یک فرشته پارت اول

معرفی شخصیت ها رزیتا نقش اصلی این داستانه جودی دوست صمیمی عالیس دشمن قسم خورده رزیتا ونسا مامان رزیتا

زبان رزیتا:مامان مامان جونم تورو خدا .......😢😢😢😢😢😢😥😥مامان نرو مامان جوابشو تو صورتم تف کرد دختره ی ..........نمی خوام ببینمت😡😠 رزیتا نههههه مامان جونم نرووووووو😢😢😢

رفتم تو اتاقم و یه دل سیر گریه کردم که یهو.........

یه نور صورتی جلوم ظاهر شد😶😶😶😶😶 وقتی صاف ایستاد به انسان تبدیل شد؛موهای صورتی و بلند داشت چشاشم صورتی سلام من جودی ام اومدم کمکت کنم من گفتم تو چی هستی؟ من جوونم ارزو دارم منو نخور😢😢😢

نترس نیومدم بخورمت اومدم کمکت کنم☺ راستی؟ اره اسم من اره میدونم اسمت رزیتاس😘😘☺ اره راستی من گشنمه بیا یه چیزی بدم بخوری هیچی نداریم شرمنده بجز نیمرو ونون🍳🥚🍞

رفتیم و کارتون دیدم.پسر شجاع ،ان شرلی،حنا دختری در مزرعه....... و ........... که دیدم جودی گفت وای p.s4داری بریم فوتبال من باشه نتیجه افتضاح بود مساوی(وا مگه مساوی بده؟رزیتا:ببند تا نبستمش راوی:بهتره خفه خون بگیرم جودی:افرین) که یهووووو............

انچه خواهید دید:واااییی ......این ........❤❤ کککممممکککککک تمانید برای پارت بهد ۵ تا کافیه اگر بدین دو پارت باهم میذارم بای بای