سلام چطورین میدونم به خونم تشنه این ولی بخدا دیروز گوشی دستم نبود مگرنه میخواستم بزارم رحم کنید بهم 💜💜💜
___از زبان نویسنده:یون سو با چشمای خیس از اشک جلوی یونگی وایستاده بود و منتظر بود تا یونگی حرفی بزنه که حس کرد از پشت کسی بغلش کرده سرشو برگردوند و با جیمین مواجه شد جیمین لبخند آرامش بخشی به یون سو زد و بعد رو به یونگی کرد یونگی نگاه جدیدو به جینین داد جیمین نفس عمیق کشیدو شروه به حرف زدن کرددیونکی شی من میدونم که نگرانش هستید ولی اینو بدونید من تا آخرین لحظه ای که زنده هستم از یون سو مراقبت میکنم و نمیزارم اتفاقی براش بیوفته ...یونگی ابرویی بالا دادو گفت:حتی اگه یه عالمه دانشمند دیوونه دنبالش باشن ؟...جیمین بدون فکر کردن جواب داد:بله حتی اگه یه عالمه دانشمند....مکث کردو رو به یون سو که چشم هاشو از جیمین میدزدید کرد جیمین با ناباوری برگشت سمت یونگی _یه عالمه دانشمند چی؟ ÷دانشمند دیوونه ای که یون سویی که اونجا به دنیا اومده رو برگردونن همون جا و روش ازمایش انجام بدن و مثل مادرم تا وقتی که نمرده ازش استفاده کنن ..حالا فهمیدی حرفم چیه
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
78 لایک
باتوجه ب کرمهایی ک ریختی تا الان بعید میدونم قصه ب خوشی تموم شده تا اشکمونو در نیازی ول کن نیستی://😐😂
خوب منو میشناسی فرزندم👍😎
(روح او در ارامش نمیخوابد)
از تیکه اعتراف هارتم اکلیلی شد❤❤❤
آیا من قراره یکیو بکشم؟
حتماااااا با من همراه باشید
خیر قرار نیست
شما جواب نده با تو نبودم👺
قراره به قتل برسونیمش 😃
قراره قاتل شم .......
,قراره جسد بشم
دقیقا
دقیقا و درد چطور میخوای قایمم کمی قاتل
😂😂
قول میدم یه جوری بکشمت که زیاد درد نگیره😂😂😂😂
تاکومی یه بار دیگم میگممممم به قوران غمگینش کنی🤨😌🛢🩴
خدا رحمتم کنه
ته و کوک کوشنننننننن😪🤧
انشالا در پارت های اینده
تاکومی میام میکشمتا حرصم نده پارت بعدو بده بیرون
اگه بکشی یه عالمه ادم میریزن سرت 😂
وای اجی تروخدا کسی رو نکش به خدا قلب من میشکنه ها داری با بایسم و بایس رکام بازی میکنی ااااا💔🥲