بيا بخنديم
مرد مست به خانه آمد آنقدر مست بود که گلدان قیمتی که زنش به آن خیلی علاقه داشت را ندید و به گلدان خورد و گلدان شکست پیش خودش گفت حتمازنم فردا واسه گلدون کلی داد و بیداد میکنه همونجا خوابش برد صبح که ازخواب بیدارشد یادداشتی را روی یخچال دید: ♥عزیزم صبحونه مورد علاقتو روی میز چیدم الانم رفتم بیرون تا برای ناهار موردعلاقت چنتا چیز بخرم دوست دارم عشقم” مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه چرا مامانت ناراحت نشده پسر گفت دیشب که مست بودی مامان بغلت کرد بذارتت رو تخت تو عالم مستی گفتی خانم به من دست نزن من متاهلم… ←نِمیگََََََم بِه سَﻻمَتیه هَََرچْْْی مَََََرده میگََََََََم بِه سَﻻمَتیه هَََر کْْْی مَََََرده…!
سیر تغییر دیدگاه نسبت به آمریکا بعد از توافق هسته ای: شیطان بزرگ شیطان کوچک شیطونک شیطون بلا جیگر طلا چشم عسلی سوسن خانم می خوام بیام در خونه تون
متن عاشقانه: ﻗﺼﺪﻡ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺑﻮﺩ .. ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ … ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺕ … ﻗﺼﺪﻡ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻮﺩ … ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ … ﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ … ﻗﺼﺪﻡ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺑﻮﺩ … ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ … ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ
یه ضرب المثل هم داریم که وقتی مو تو غذا باشه،فرقی نداره مژه ی دلبر باشه یا سیبیل اصغر آقا!
تو ﮐﺎﻓﯽ ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ دختره ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ ببخشید ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ؟! یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با یه صدای خسته گُفتم :ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ… ﮔﻔﺖ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ… نابود شدم… میفهمی؟ نابود
استاد دانشگاه داشت برگه یکی از شاگرداشو تصحیح میکرد دید نوشته جواب در پشت صفحه!!! رفت پشت صفحه دید نوشته اگه بلد بودم همونجا مینوشتم!!! آوردمت اینجا خلوت باشه بگم جان مادرت رحم کن….
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آخری خیلی باحال بود حال کردم
خوب بود لطفا به تستای منم سر بزن ممنون