از زبان مارتین
تو اتاقم نشسته بودم و سعی میکردم که یه طرح جالب بکشم البته اگه مارتا بزاره از صبح اومده اتاق من و فقط داره حرف میزنه من موندم این دختر خسته نمیشه انقدر حرف میزنه من که سر درد گرفتم رفتم پایین تا یه قرص مسکن بخورم که دیدم مامان لبه پنجره نشسته رفتم در کابینت رو باز کردم و دنبال قرص میکشتم که مامان اومد تو آشپزخونه و گفت :خوبی؟ دنبال چیزی میگردی ؟
مارتین :آره مامان میشه یه قرص مسکن بدی انقدر که این دختر حرف زد من سر درد شدم. که دیدم مامان یه لبخند زد.منم رفتم رو صندلی نشستم چند دقیقه بعد مامان یه قرص با یه لیوان روی میز گذاشت و خودش روی یکی از صندلی ها نشست قرص رو خوردم دیدم مارتا داره از پله ها میاد پایین
- مارتین یه دفعه کجا غیبت زد ؟
- اومدم یه قرص مسکن بخورم . که مارتا سریع اومد پیشم و گفت :چی شده ؟حالت بده؟زنگ بزنم دکتر؟سرت درد میکنه؟زنگ بزنم عمو فلیکس؟
- یه نفس بگیر خواهر من یکی یکی سوال کن . حالم خوبه فقط انقدر مادمازل حرف زدن که سرم درد گرفت و الان یه قرص مسکن خوردم و نه نیاز نیست به دکتر یا عمو فلیکس زنگ بزنی
که مارتا سرش رو انداخت پایین و گفت :ببخشید که باعث شدم سرت درد بگیره
- اشکال نداره آجی کوچیکه
-مارتــــــــــــــــــــــین ( با حرص ) مثلا من از تو 5 دقیقه بزرگترم
- باشه بابا
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
عالییی😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘اجی من پارت هارو میخونم نظر نمی دم ببخشید اخه همش میخوام پا ت بعد ببینم چی میشه .. 😁😁
مرسی اشکالی نداره آجی
😘😘
عالی
عجب مدل موهای خفنی 😮
مرسی
اشتب شد ندیدم کامنت ها رو
عیبی نداره
عالی بود اولی
مرسییی
عالی
مرسی
عالیییییییییییییییییییی
بعدی😍😍
چشم مرسی
سلام :)
ب رمانم سر بزنید و لایکش کنید و نظراتتونو بگید :) تشکرررررر
راستی فالوم کنید بک میدم :))))🖤🤝🏻
چشم
فالویی بک بده
عالی بود آجی 😘
مرسی آجی