داستان سفر به ژاپن🥡🇯🇵پارت2

بزار موهامو شونه کنم دوتا ببافم چطوره🤔اره خوبه...نظرم اینِ غذا رو واسم بیارن بالا که نمای کامل ژاپن رو از شیشه ببینم و لذت ببرم ولی اول میرم پایین خودم ببینم همونجا انتخاب کنم بیارن بالا 🙂رفتم پایین وای موچی هم دارن🍡من عاشق موچی هستم و اینجا طعم های مختلف داره به گارسون گفتم: 1 موچی و پنکیک سوفله ژاپنی 1شیر سویا با طعم توت فرنگی هم میخوام ممنون من میرم بالا...

صبحانه رو آوردن بالا و من خوردم خیلی خوشمزه بود 🧇 داشتم لباس گرم و پالتو میپوشیدم بعد رفتم پایین ساعت 12 و نیم شد یدونه دیگه شیر سویا با طعم شکلات برداشتم و رفتم از هتل بیرون 🏡گفتم که باید برم دنبال خونه ... راستش

من با خواهرم میونه خوبی ندارم و نمیرم پیشش ...وایسا داره زنگ میزنه به من رد میکنم 😒اسم خودم پارک میناس و خواهرم پارک سانا💞من ازش بزرگترم ۲۱ سالمه اون ۱۹ و اینجا با اون یکی خواهرم که ۲۹سالشه زندگی میکنه اونم اسمش پارک رزیه💖

از خواهر بزرگترم رزی اصلا خوشم نمیاد چون به سانا اجازه میده همه کار بکنه ولی حتی به من اجازه نمیده خواننده شم🥹ومن از اونجا رفتم و با دوست صمیمیم رفتم انگلیس و خواننده شدم ی فیلم هم بازی کردم🪷

این عکس ۳ نفری مونه😐از چپ به راست:من،سانا،رزی🍧واسه ۲ سال پیش قبل اینکه برم انگلیس

خوب بچه ها اینم از این واسه پارت بعد ۶ لایک🦕🍶فعلا بای🍤نظرتون درباره داستان کامنت بشه