کیل وارد میشود(مرتبط با بازگشت با چاشنی ویرانی)

سلام دوستان،بله کیل وارد میشود . اینم مثل بیل چجور برگشت داستان فرعیه،ولی در گذشته اتفاق نمی افته.برید و از خوندنش لذت ببرید.

بعد سایفرها،در نزدیکی کلبه مادری بیل.اکسولاتل همچنان که به خانه ی سایفر و مادر و بچه هایش میرفت،با خودش گفت:خوب اکسولاتل،اگه مادر بیل رو دیدی بهش چی میگی؟میگی که باید بهتون بگم که بیلی که با شماس،بیل سایفر واقعی نیست....اکسولاتل به سمت در رفت.اول نفس عمیقی کشید و در زد.اکسولاتل:چقدر صدای بچه میاد،خدا به سایفر مادر صبر بده😯.نیل در را باز کرد و به او زل زد،بعدش داد زد:مامان،اکسولاتل دم دره.سایفر مادر دم در آمد و گفت:اوه سلام عزیزم،بیا تو.هر دو وارد در شدند و سایفر مادر برای اکسولاتل شیر و دونات آورد. اکسولاتل:ممنون🍩🍶.

سایفر مادر:فکر کنم تو دوست بیلی،آره؟اکسولاتل:بله و باید چیزی در مورد پسرتون بگم،پسر شما....همزمان یه هلیکوپتر کنترلی به سر اکسولاتل برخورد کرد.سایفر مادر دمپایی اش را به سمت هیل پرت کرد و گفت:بچه مگه نمیبینی مهمون اومده😡.هیل:ببخشید.هیل هلیکوپتر را بلند کرد و اینبار به کله کیل خورد.کیل با عصبانیت😠به هیل حمله ور شد.حین دعوا،یک ذره از آتش کیل روی موهای آیل ریخت و آیل وحشتزده فرار کرد(اصلا یه وضعی!).سایفر مادر:میگفتی☺.اکسولاتل:خوب،بی....تد از زیر شیروانی دوید و وسط راه با صورت به زمین خورد.

سایفر مادر:چی شده که با صورت خوردی زمین😕.تد:مام...ماما...مامان،ب...بیل...نیستش.سایفر مادر:چچچیییی😲!!اکسولاتل:این چیزی بود که میخواستم بگم،بیل شما واقعی نیست،بیل واقعی داره توی یه مولتی ورس دیگه میچرخه،در واقع اون اسم من رو صدا زد و بیشتر خاطرات و نیروش وارد اون بخش از وجودش که قبلا به من داده بود شده.سایفر مادر کمی فکر کرد و گفت:پس بیل ای که پیش ما بود خاطرات ابتدایی اش رو داشت،میگم چقدر شبیه بچه ها رفتار میکرد!

سایفر مادر داد زد:ککیییلللل،پاتو از حلق هیل در بیار و بیا اینجا.کیل آمد و گفت:چته😐؟سایفر مادر عصبانی شد،چکی توی گوشش خواباند و گفت:با مادرت درست صحبت کن😠،باز داداشت کار خرابی کرده،تو باید بری و جلوش رو با هر چی میتونی بگیر،مواظب اون انسان و مجسمه اش باش.کیل:به خوب کسی اعتماد کردی،الان میرم و بیل رو آنچان میزنم که نفهمه از کجا خورده🌋،هاهاهاهاهاهاهاها!کیل ده علامت نابودی اش را کشید،انفجاری پدیدار شد و یک دون به جهانی دیگر باز شد.کیل:خدانگهدار،هاهاهاهاها.

کیل وارد جهان میان بعدی شد(نکته:جهان میان بعدی یه جائیه که متصل کننده تمام مولتی ورس هاست)او با یک حرکت،شیاطینش را احضار کرد.شیاطین:درود بر پادشاه آتش و خشم و مرگ،کیل سایفر. چه کمکی از ما بر می آید؟کیل:سلام بر شما،من دشمنی دارم به اسم بیل سایفر،اون برادرمه،ولی نباید بهش صدمه بزنین،بلکه به من اطلاع رسانی کنین تا لکه ننگینش رو از جهان پاک کنیم.

شیاطین:بله!همه پورتال باز کردند و به سمت جهان های دیگر رفتند.کیل:خوب به نظر یه دو روزی طول بکشه،برم ناهار بخورم.ناگهان یک جن پورتال باز کرد و نفس نفس زنان گفت:قربان،من،بیل رو،پیدا کردم.کیل:ااااوووووووههههه!چقدر زود.هاهاها.

همه شیاطین در یک چشم به هم زدن ظاهر شدند.کیل:ای ارتش نابودی من،اجنه،دیو ها،شیاطین قعر جهنم،ای هیولاهای توقف ناپذیر من،بپا خیزید که وقت نبرد است.حمله به سمت دنیای ماروللللللل.همگی:حححححممممممللللههههههههه!کیل با خنده ای شیطانی یک دون آتشین باز کرد و ارتش سیاهش را روانه ی آن جهان کرد...

که یکهو صدایی آمد.صدا:هاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهااااااا.دون آتشین بسته شد و همان صدا گفت:کیل تو نمیتونی من بگیری،عمرااا بذارم که منو بگیری،هاهاها!کیل هرچه بشکن زد نتونست که دون را دوباره باز کنه.کیل:بیل،اوه ای تیکه پیتزای بدون مخلفات!کارت بی جواب نمیمونههههههههههه.بیل:هه، شیر کیهانیتو بخور بعد بیا...نینی کوچولو.کیل انقدر عصبانی شد که یک انفجار عظیم درست شد و دونی را درست کرد که بیل هم نتوانست آن را ببندد.

کیل:حالا چی میگی بیل بیلک😂😂.بیل:خیله خوب تو بردی😒ولی عمرا پیدام کنی،یادت باشه که جهان یه....کیل:هولوگرام طلاییه.وای این جمله شده ملکه ذهنم😬.آقایون بریم خفتشو بگیریم،هاهاهاها.آنها خواستند حرکت کنند که دوباره دون بسته شد.بیل:تا آخر دنیا میتونیم این بازیو انجامش بدیم هاهاها،وای پسر خیلی خندیدم😂😂😂😂.یکی از دیو ها:کیل سایفر اگه اجازه بدین من برم چون غذام سر گازه😟.آتش خشم کیل انقدر قوی شده بود که نزدیک بود جهان میان بعدی نابود شود.کیل یک بشکن محکم زد و کل ارتش ناپدید شد.کیل:من خودم میام سراغت،بعدش ارتشم رو هم میارم.

بیل:بیا برادر،ولی منو پیدا نمیکنی،نمیذارم که منو پیدا کنی.من خودم رو مثل جن میارم نزدیک بیل.بیل:ها چیه؟دانیال:یه سوال داشتم،تو الان ترسیدی؟بیل:چی؟نه بابا،تد و ویل ترسوعن.من سایفر طمعم.دانیال:باشه.بعدش ادامه دادم:یه سوال دیگه،منظور مامانت از《اون انسان》چیه؟بیل:خوب اون انسان کسیه که بخشی از وجود من داخل اونه.دانیال:خوب خواننده های عزیز،این یه چالشه...(اون انسان کیییههه؟!)خداحافظ👋.