پارت هیجان انگیز رمان جذابمون 🤩 💯
تهیونگ)( به اتاق کوک رفتم کلی دم دستگاه به کوک وصل بود بغضم شکست من اون قدر ها هم قوی نبودم این درد زیادی سنگین بود من اون عوضی رو پیدا میکنم.... حال خانم یانگ بهتر بود اما حاضر نمیشد به خونه بره و استراحت کنه. همه تحت فشار ناراحتی بودیم. به جین هم گفتم که با کلی نگرانی خودش رو رسوند و همه پشت در (آی سی یو) منتظر به هوش اومدن کوک بودیم *سه روز بعد* کوک هنوز بهوش نیومده بود نگرانی های جین و گریه های مین هو کلافم کرده بود و از طرفی کاری از دستم بر نمیومد پزشکش
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
سلام💗🖤
ما گروه بلک پینک هستیم🎀🖤
ولی دو عضو کم داریم🦕🍥
جیسو و رزی 😵🍥
اگه میخواید عضو شید به نطر سنجی بیاید 🥵🤯
------------------------------------------------🐈💗
ساری بابت تبلیغ 💞🥺 جونگ کوک نمیر من دوستت دارم
سلام داستانت عالی بود لطفا پارت بعد رو زود تر بزار
پارت بعد رو گذاشتم✔️
خیلی خوب بود 💎💎
ممنونم
عاااااااالللللللللییییییییی
مرسی ❤️