سلام امروز با پارت 17 داستانم یعنی Marinette and Adrienne lovers too امید وارم خوشتون بیاد🌹
خب بریم سراغ ادامه داستان از زبان مرینت= بالاخره تونستم ادرین رو گم کنم و به سمت خونه راهی شدم بغض سنگینی داشتم بی صدا گریه میکردم به نقطه بی هدفی خیره شده بودم و فقط راه میرفتم تا با قطره از اب به خودم امدم اطرافم رو نگاهی انداختم تو کوچه نبودم حتی جایی که امدم رو هم نمیش نمیشناسم کم کم قطرات بارون داشتن بیشتر میشدن عجیب بود انگار اسمونم ناراحت بود نمیتونستم امروز رو درک کنم فقط میتونستم امیدوار باشم به اینکه حداقل بتونم به خونه برسم مبایلم رو از کیفم در اوردم و نگاهی به صفحش انداختم 25 تا تماس از لاله بی جواب بود جتما پوست کلم رو میکند بعد اینکه موقعیتم رو تونستم پیدا کنم ادرس خونه لاله
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ممنون🙏
عالی بود😃
ممنون 🙏
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
𝐹𝑜𝓁𝓁𝑜𝓌=𝐹𝒶𝓁𝓁𝑜𝓌🥺🫶
من منتشر کردم اگه دوست داری دنبالم کن