هاییییی
بعد از چند دقیقه سرمو از بغلش ارم بیرون و واسه اینکه بیشتر نگرانش نکنم _من خوبم(لبخند تلخی زدم)خیلی دیر نیست هاااا(هااا یعنی خمیازه)خیلی خستم میشه برم بخوابم؟نگاه پرمعنایی بهم انداخت&هعیی باشه و دستی روی سرم کشید و رفت.بعد از رفتنش به سمت جنگل پا تند کردم وسطای راه بغضم شکست و زدم زیر گریه _من..م...من..ازتون ....ان..ت..ق..ا..م....میگیرم یه ...یه انتقام خیلی بد....(با هق هق)و بعد اشکامو پاک کردم و با صدای محکم و مطمئنی _یه انتقام....یه انتقام شیرین
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
پارت بعد نزاری میگم گریه همسایه بیاد بقولتت😹
عالییییی بود ♥️♥️♥️♥️♥️♥️
مرسی❤
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•
⁸⁰⁰تاییمکنیدبکمیدم-!🧤🌸•-•