هفت پسر کره ای ۸

اینم پارت ۸

من رفتم پیش یانگوم دیدم از پشت در صدا میاد به یانگوم گفتم گفت آره 😬😨😢بلند شدم درد آروم باز کردم دیدم از پشت بوم میاد 🥺ترسیده بودم با عجله رفتم اتاق جیعوپ گفتم عزیزم عزیزم پاشو صدا میاد 😨جیعوپ ها آروم باش ببینم کیه جیهوپ بلند گفت عیسی و بعد رفتیم اتاق جین و ار ام 😬جیهوپ بچه ها بلند شبن صدا میاد 😢

رفتیم همرو بیدار کردیم رسیدیم به اتاق 😶شوگا و جیمین شوگا بیدار شد یانگوم میخواست جیمین رو بیدار کنه 😈رفتم کنار تختش وای خدا نیستش 😨یانگوم بچه ها نیست نیست من چی نیست جیمین جیمین نیست 🥺رفتیم جلو دیدیدم نه صدا از آشپز خونه میاد 😶رفتیم جلو من دستم بشقاب بود میخواستم بزنم تو ملس برق ها روشن شد 😶😶😶

دیدم جیمین دستمو نگه داشت ،😶گفتم آخ جیمین دستم ،🥺گفت ببخشید فکر مردم دزدی 😶منم گفتم ما فکر کردیم تو دزدی اصلا نصف شب اینجا چیکار میکنی 😢 گفت خب گشتم بود ⁦☹️⁩همه خندیدیم 🤣😂

دیگه همه خوابیدبم صبح که شد تصمیم گرفتیم بریم پارک من و جی هوپ تو اتاق :داشتم آرایش میکردم جیعوپ هم موهاشو شونه میزد جیهوپ یک تیشرت سفید پوشید با شلوارم مشکی منم نیم تنه سفید و اسلش مشکی پوشیدم و موهامو باز گذاشتم با جیعوپ رفتیم بیرون بقیه هم اومدن سوار ماشین شدیم رفتیم پارک من گفتم تشنمه جیعوپ کی بستنی میخواد همه گفتن ما😌😂گفت باشه همه بستنی خوردیم و رفتیم می‌خواستیم ترن هوایی سوار شدیم حرکت کردیم من سرم رو دل جیعوپ بود و هیچ حسی نداشتم جز ترس 😬جیهوپ هم از ترس جیغ میزد دستمو فشار میداد، 😑🤣بعد از کلی بازی قرار شد بریم دریا 😌رفتیم آقایون رفتن داخل آب آب بازی 😑من که از آب تنی بدن نیومد نرفتم البته یانگوم نونا هم نرفتن چون حوصله نداشتن، 🤣سوگا هم که مثل خانوم ها ترجیح داد نره توی آب و وایستاد و آشپزی کرد بعد از کلی بازی وقت ناهار شد ناهار که تموم شد

رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه 😌وقتی رسیدیم خونه بچه ها خسته بودن پس همه خوابیدیم ⁦☺️⁩

بعد از بی ار شدن یانگوم و نونا میخواستم برن ولی با کلی خواهش التماس موندن 😌شام دستپخت من بود داشتم آشپزی میکردم دیدم جیعوپ می وات ناخونک بزنه 😈گفتم عزیزم این غذا مال همه هست این کار بده گفت چشم هر چی تو بگی⁦☺️⁩ گفتم مرسی ⁦😄💞شام آماده شد و شام رو خوردیم و همه تشکر کردن 😌

شب شد و خوابیدیم و تا صبح فرداااا.....

تمام شد ⁦☺️⁩💞

بچه ها جون حتما نظر بدید⁦❤️⁩

و یه سوال اگه با ایست تا یه جایی باهات میومد باهاش کجا می‌رفتی 😌بابای 💞⁦☺️⁩