تموم شد:)|p1

😐😐

علامت ات+ علامت تهیونگ _علامت دوص ات جیوو@علامت مادر ات & علامت پدر ات #

علامت برادر ات ~ | ~هووویی خرس گنده پاشو ساعت 1 ظهره +ولم کن... کییییییییی پاداصاگ چرا زودتر بیدارم نکردییییی با ته قرار داشتممم ~من ع کجا میدونستم خب/: +عایییش بیست دیقه دیگه میاد دنبالممم باید حموم برم. ارایش کنم. لباس بپوشم.. واااای.. سریع حوله برداشتم و رفتم حموم خودمو تا جایی ک میتونستم سریع شستمو اومدم بیرون ~میگم مطمئنی خودتو درست شستی؟ +هار هار هار فک نزن میزنم تو دعنتا~باشه بابا چرا انقد خشن/:

خب.. لباس چی بپوشم؟ یهو یه فکر شیطانی به ذهنم رسید... ته از لباسای باز بدش میاد. پس منم لباس باز میپوشم خیخیخیییی«نمیتونم عکس بزارم خودتون میدونید دیگ حالا خودتون یچی تصور کنید» ارایشمو کردم ک ته زنگ زد.. +یصصص به موقع بود.. رفتم پایین _عانیا... ات دیقن این چه لباس کوفتی ایه میش ب من بگی؟ +اوپا این لباس مورد علاقمه _اوپا؟ +اوهوم_😐ات چیزی مصرف میکنی راستشو بگو😐

+خب مصتر کیم میتونید بگید کجا میریم؟ _عا تو بگو.. +شهر بازی _نه +یاااا قهرم _باش ایششش لوص نشو.. +رسیدیم شهر بازی.. اول از ترن هوایی شروع کردیمو بعد پشمک خوردیم. بعدم سوار ماشین برقی و این چیزای چرت شدیم. +تهیونگا _بل +من از این سوسیسا هس ک تو چوبه ها از اونا میخام _وای چی؟ +سوسیس تو چوبی دیگ😐👌«چه ایم قشنگی/:»_جرررر +چیه الان _هیچی هیچی الن میرم میگیرم +با ته سوسیس تو چوبیاتونو خوردین و قرار شد دیگ برین خونه_خدافظ مواظب خودش باش چاگی.. +توهم همینطور.. _باعی.. +باعی..

پرش زمانی. یه ماه بعد... +وای جیخخ.. فردا تولدمه... عا فک کنم باید پارتی بگیرم نه؟ اره خودشه.. +رفتیم با مامانم و همه چیزای دیزاین رو گرفتیم و رفتیم خونه... +خب اینو اینجا میزارم... اونم اونجا.. خب عالیه.. حالا فردا ساعت چند باشه؟ ساعت 2 ظهررخوبه؟ آره عالیه.. پس بزار به همه دوستام پی بدم.. اول از همه با ته شروع کردی... +سلام تهیونگا.. فردا تولدمه... پارتی گرفدممم.باید بیای پاندااا._باشه.ولی نبینیم لباس باز بپوشیااا +خیخی باشه /: سارانگه.. _سارانگههه

خب دیگ برین خونه هاتون چخه پیشده /:و یچیز دیگ... الان ساعت چهار یا میشه گفت پنج صبحه! کی الان میره ماهیگیری؟ آره! درس حدس زدین بابای من تو این هوای سرد با این ک شغلش این نیس رفته لب ساحل ماهیگیری/:|پارت بعدم زود میزارم. بایی