به درخشش عشق 6

میرا : صبح ساعت 7 مامانم بهم زنگ زد و گفت برم خونه واسم ماشین فرستاده شوفنگ کنارم خوابیده بود آروم لباسام رو جمع کردم و رفتم شوفنگ : بیدار شدم و...... میرا رفته کجا گوشی رو بر داشتم بهش زنگ زدم ولی گوشیش خاموش شده بود

میرا : بعد رسیدنم مامانم اومد منو برد بیمارستان و تو بخش وی ای پی بستری شدم شوفنگ: لی لی سادین :شوفنگ خوب خوابیدی میرا خوبه شوفنگ :سادین تو......لی :شوفنگ چی شده شوفنگ :مالینا سادین وسایل هاتون بردارین از اینجا گم شین بیرون دیگه نمی خوام ریخت هیچ کدومتون رو ببینم سادین :شوفنگ الان هوا سرده چطوره صبر کنی ما بلیط بگیریم بریم شوفنگ : همین الان بريد لی : شوفنگ مگه چیکار کردن شوفنگ دیگه قراره چیکار کنن هان دیروز میرا رو به بهانه تو انداختن بیرون نزدیک بود بمیره لی : میدونم خودشون بهم گفتن راستش اونا جای منو نمی دونستن شوفنگ اونا تو رو بردن و مست کردن اون وقت جاتو نمی دونستن مالینا :شوفنگ چطور میتونی با سادین اینجور رفتار کنی اون این همه سال دوستت داشت اون وقت بخاطر اون گدای بدبخت باهاش، این جور رفتار میکنی لی: چی گفتی گدای بدبخت دستم شیر بود و همش رو پرت کردم صورت سادین و مالینا سادین : لی چیکار میکنی لی : گم شین بیرون زووووووووود دخترای بدبخت شما اسم خودتون رو آدم میزارین ساینا : کافیه 😡😡شوفنگ : ساینا از بالا اومد و چمدون سادین و لینا رو بر داشت و داد دستشون بعد از خونه انداخت بیرون 😳لی:😲 ساینا : به جای زر زدن هاتون بندازید اونا رو بیرون 😏😏😏

شوفنگ :ساینا میدونی باباش کیه اگه بفهمه و به مامان بابا بگه کارمون ساختس ساینا : بهتره مراقب بابای میرا باشیم 🤦‍♀️🤦‍♀️شوفنگ : چی؟ ساینا : راستش میرا وای صبر کن میرا دیشب حالش بد بود و گفت که دختر کانگ معروف هست و حتما دلیلی داره که به کسی نگفته نباید بگم هیچی هیچی😊😊لی : ساینا عجیب میزنی ساینا :من عجیب میزنم نه اصلا 😃شوفنگ : بهتره زود بریم چین لی : آره بریم من نگران میرام ☹️☹️ساینا : من برم اتاقم بیام خداحافظ رفتم اتاقم و به میرا زنگ زدم میرا : خوابیده بودم که ساینا بهم زنگ زد الو ساینا :سلام خواهر میرا خوبی میرا :سلام مرسی خوبم تو خوبی شوفنگ لی چطورن ساینا : خوبن منم خوبم خواهر میخواستم یه چیزی بهت بگم تو دیروز بهم گفتی دختر کانگ معروف هستی درسته میرا : 😲 ساینا من واقعا اون حرف رو زدم 🤦‍♀️وایییی آره درسته ببخشید بهت نگفتم ساینا : اشکال نداره اشکال نداره ولی همون کانگ معروف که صاحب هتل های بين‌المللی هست 🙁میرا : درسته خودشه ساینا : مگه قرار نیست برادرم شوفنگ با تو ازدواج کنه 🤔🧐میرا :درسته ولی من روز آشنایی فرار کردم ساینا : میدونم داداشم همه چیو بهم گفت که یه دختر بود فرار کرده و کلی بادیگارد ریختن سرش ولی اون فرار کرده 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂میرا:نخند 😡ساینا :ببخشید ببخشید ولی دیگه چرا فرار میرا : ساینا ساکت باش مامانم اومد ساینا : باش خواهر مامان میرا : نونگ نونگ دخترم خوبی من تحقیق کردم و فهمیدم اونی که تو رو انداخته بیرون اسمش سادین بود به پدرت گفتم پدرت خیلی عصبانی شد و تمام روابطش رو با اونا قطع کرد و مالینا زیاد پولدار نیست باباش رئس یه شرکت کوچیکه باباش چند بار به بابات التماس کرد ولی بابات قبول نکرده هم کاری کنه😌میرا : مامان چرا؟ من که حالم خوبه لازم نبود اینکار رو بکنی مامان میرا : ساکت هنوز تموم نشدم و خانواده فنگ باید بخاطر اینکه تو رو بردن جای سرد معذرت خواهی کنن و لی..... میرا : مامان لطفا تمومش کن دوس ندارم به دوستام آسیب بزنی مامان میرا : میرا چت شده اولین باره سرم داد میزنی 🙁🙁اگه حالت بده من میرم خوب استراحت کن

اومد بیرون میرا : پام پیچ خورد گوهانشی :و پاش پیچ خورد دستم رو انداختم دور کمرش و گرفتم که میرا : داشتم می افتادم که گوهانشی خواننده معروف منو گرفت البته دوباره 🤦‍♀️گوهانشی : فنگ فنگ 😳😳

میرا : فنگ فنگ کیه؟ گوهانشی : مگه تو فنگ فنگ نیستی میرا : نه کی گفته من کانگ میرا گوهانشی : کانگ میرا 🤨واییی چه اسم آشنایی کانگ میرا آهان 😃😃😃کانگ میرا منم لانگ بی میرا : چطور ممکنه تو گوهانشی هستی گوهانشی ‌ : درسته لانگ بی رو تو رو گذاشتی (خب انگار صدای میرا خیلی خوبه و کار آموز خوانندگی بود و با گوهانشی دوست بوده و اسم اونو لانگ بی گذاشته ☺️) میرا : لانگ بی چقدر خوش قیافه شدی دادا‌ش کوچولو دلم برات تنگ شده بود 😩😩😩😩گوهانشی : به من نگو داداش کوچولو من از تو یه سال بزرگترم 😏😏میرا : راس میگی 😂😂😂😂وایییی پاک یادم رفته بود من باید برم خونه گوهانشی : میشه منم بیام 🙏🏻☺️میرا : نه 😊گوهانشی : منم فردا واسه شام میبرمت استیک بخوریم میرا :😃بزن بریم خونه 😆😆😆 رفتیم خونم یکم خونه رو تمیز کردم و با گوهانشی پلی استیشن بازی کردیم و یکم خوراکی خوردیم راستش من و لانگ بی یه آهنگ نوشته بودیم که باهم بخونیم ولی من چون بابام نذاشت خواننده بشم آهنگ رو واسه همیشه مخفی نگهش داشتیم 😔😔😔😔گوهانشی : نشسته بودیم که زنگ خونه میرا را زدن رفتم در رو باز کردم واااااا ساینا لی شما اینجا..... ساینا : هانشی اینجا..... میرا : شما همو می‌شناسید هانشی : معلومه ساینا دختر خالمه و لی هم دوست بچگی بودیم ولی من از همشون یه سال بزرگ تر هستم لی : هانشی خونه میرا چیکار میکنی عوضی هانشی : دوست پسرش هستم 😏 میرا : وقتی لانگ بی گفت دوس پسرم هست یه لگد زدم پشت گردنش هانشی: اخخخخخخ لی : میرا پات چطور به پشت گردن اون میرسه و پات خیلی باز میشه بلدی 180 درجه باز کنی 😃میرا :😏😏😏معلومه پا هام رو باز کردم هانشی : میرا یادته اول چیکار میکردیم میای باز انجامش بدیم 😃میرا : نه لی: قبلا میکردیم؟ شما همو می‌شناسید میرا : آره باهم دیگه کارآموز خوانندگی بودیم لی : واو تو خواننده هم بودی 🤩🤩🤩🤩یه دست برامون بخون میرا : نه خیلی وقته نخوندم نمیخوام بریم بشینیم باشه لی : وای میرا خونت چرا فقط آشپزخونه هست 😑😑😑میرا: اگه خوشت نیاد در از اون وره 😏😏😏لی : غلط کردم ببخشید خیلی خوشگله خونت 😁 ساینا : واییی داداشم کجاس میرا : داشتم آب میخوردم ساینا گفت داداشم کجاست هرچی آب تو دهنم بود همش رو تو صورت..... هانشی : میرا نشسته بود آب می‌خورد که ساینا گفت وای داداشم کجاس میرا هرچی آب دهنش بود نریخت زمین راستش میرا وقتی استرس میگیره هرچی تو دهنش باشه تف میکنه تو صورت من منم دستمو گذاشتم تو دهنش ولی دستمو بر داشت و تف کرد تو صورتم 🤦‍♂️کانگ مییییییییییییییییییییییییییرا دختره دیونه دستم رو گذاشتم تو دهنت دیگه پاشو برو عهد بستی همیشه تو صورتم تف کنی میرا: ببخشید ببخشید بزار صورتت رو پاک کنم 😁😁هانشی : به من دست نزن برو اون ور زود باش آخ خدا 😩😩😩😩

میرا :داشتم صورت لانگ بی رو تمیز میکردم که زنگ در رو زدن رفتم در رو باز کردم شوفنگ بود شوفنگ : منتظرم بودی 😏میرا : وای این چرا اینقدر کیوت شده 🤤شوفنگ : میرا کانگ میرا کجایی چرا حرف نمیزنی میرا : هان نه منتظر نبودم داشتم صورت هانشی رو پاک میکردم شوفنگ : هانشی هانشی کیه میرا : وقتی کارآموز بودم اون دوستم بود شوفنگ :کارآموز چی؟ میرا : خوانندگی شوفنگ: آهان بریم تو میرا : باشه بریم شوفنگ : گوهانشی 😳اینجا چیکار میکنی هانشی : پسر خاله اومدی من دوس پسر میرا هستم میرا : باز دلت کتک میخواد هان رفتم و از پشت آویزون شدم و موهاش رو کشیدم شوفنگ : هی کانگ میراااااااااا میرا : 😲 چیه شوفنگ : بیا پایین از رو پسر خالم قیافه لی 😐قیافه ساینا 😐قیافه هانشی 😐قیافه میرا 😐هان چیه دوس ندارم بری رو پشت پسر خالم زود بیا پایین میرا : اوه انگار حسودیت شده هان شوفنگ : چی من حسودی کنم امکان نداره 😏هانشی : بیایید آبجو بخوریم میرا : آره راس میگه بیایین بعد شام همه رفتن خونه خودشون شوفنگ موند کمکم کنه شوفنگ : میرا باید یه چیزی بهت بگم میرا : هان چیه شوفنگ : میرا تو منو دوس داری؟ من با تمام وجود دوستت دارم تو چی میرا : 😳چی خب راستش...... من شوفنگ : تو چی؟ میرا : خب منم دوس دارم 🙊شوفنگ : رفتم و میرا رو بغل کردم میرا : جو گیر نشو ولم کن شوفنگ ‌‌ : دیگه صبر نداشتم و میرا رو ب-و-س-ی-د-م میرا : شوفنگ منو بوس کرد زود از خودم دورش کردم و گفتم برو خونتون شوفنگ : واقعا که منو از خونه بیرون انداخت دختر بد هی فردا بیا بریم سر قرار باشه میرا : باشه دیگه برو خداحافظ 😄😄😄خیلی خوشحالم 😆😆😆

میرا : امروز قراره با شوفنگ برم سر قرار از ساعت 8 بلند شدم و حمام رفتم اومدم صبحانه خوردم مسواک زدم لباس هامو پوشیدم آرایش کردم یهو در خونم رو زدن رفتم باز کردم اوا یه دسته گل خیلی بزرگ وایییی چه خوشگله یهو گوشیم زنگ زد شوفنگ : الو سلام میرا گل ها با دستت رسید میرا : الو آره خیلی قشنگن 🤗شوفنگ : معلومه که قشنگه 100 تا شاخه گله میرا : واقعا شوفنگ : آره میرا: باشه قطع میکنم بای واییی بزار گل هارو بشمارم 1،2،3،4،5،...........وا 99 تا هست که 🤨🤨زنگ زدم به شوفنگ الو شوفنگ: الو بله میرا : دوروغ گو اینا 99 تا هست شوفنگ : درسته میرا پس اون یکی کو؟ شوفنگ در رو باز کن میرا : باشه خدافظ رفتم در رو باز کردم شوفنگ بود اینجا چیکار میکنی من اون یه شاخه گل رو خواسته بودم شوفنگ : اون گل درست اینجاست میرا : کجا؟ شوفنگ : تادان میرا : وایییی شوفنگ اون یه شاخه گل رو پشتش قایم کرده بود خیلی بامزست😆😆😆یهو پریدم ولپش رو بوسیدم شوفنگ : میرا الان منو 🤤🤭بوس کرد میرا : چیکار میکنی بریم دیگه شوفنگ : آهان باشه چشم

میرا : شوفنگ بیا اول بریم اممممم بریم بستنی بخوریم یکمی پیاده روی کنیم نهار بخوریم و بریم خونه شوفنگ :من شنیدم زوجا روز قرارشون به شهر بازی هم میرن بیا ماهم بریم میرا :خب....... قبوله 😄 👐 رفتیم و تا شب خوش گذرانی کردیم و رفتیم شهر بازی خواستیم بلیط بگیریم که بارون اومد شوفنگ : دیگه سوار چرخ و فلک نشیدیم و رفتیم خونه میرا : شوفنگ خیلی خوبه بهم قول داده منو ببره سوار چرخ و فلک بشم رفتم خونه جلوی در بودم که یه ماشین سیاه اومد چی مامان شوفنگ؟ 😳بله مامان شوفنگ بود میگفت بیا یکم حرف بزنیم یک ساعت بعد : میرا : داشتم گریه میکردم توی بارون خیس شده بودم و محکم گریه میکردم که یهو شوفنگ زنگ زد الو شوفنگ : الو میرا چیکار میکنی میرا : هیچی شوفنگ باید یه چیزی بهت بگم شوفنگ: چی؟ میرا : بیا بهم بزنیم شوفنگ : 😂😂😂😂شوخیت گرفته ما تازه شروع کردیم حالا میگی بهم بزنیم 😂😂😂😂میرا : میشه یکم جدی باشی لطفا 😭😭😭شوفنگ : میرا چت شده چرا گریه میکنی الان کجایی میرا : اصلا به من گوش نمیکنی ها میگم بیا بهم بزنیم ولی ازت یه خواهشی دارم شوفنگ : صبر کن میرا میدونی چی میگی حداقل صبر میکردی فردا اینکار رو بکنی الان واجب بود میرا : شوفنگ ببین اشکالی نداره یکم ناراحت باشی واس تو و مامانت یه سورپرایز بزرگ دارم خداحافظ بعد قطع کردن گوشی یه ماشین گرفتم و مستقیم رفتم خونه مامانم اینا مامان میرا : میرا چت شده چرا خیس آبی برای میرا یه حوله بیارید زود میرا : مامان خیلی وقته یه مهمونی برگزار نکردیم چطوره دو روزه دیگه یه مهمونی داشته باشیم مامان میرا : میرا تو که به مهمونی ها علاقه نداشتی میرا : الان دارم و میخوام کل دانشگاه و آدم های معروف رو بیاری مخصوصا واسه خانواده فنگ یه دعوت نامه وی ای پی بفرست مامان میرا : باشه دخترم برو استراحت کن

دوروز بعد : میرا : چند روز بود گوشیم رو خاموش کرده بودم گوشی رو باز کردم 100 تماس از دست رفته از شوفنگ 50 تماس از دست رفته از ساینا 150 تماس از دست رفته از گوهانشی 200 تماس از دست رفته از لی واییی چه خبرته لی 😂😂شوفنگ دوست پسرم بود این همه زنگ نزده ولی لی و هانشی خدمتکار : خانم‌ لباس ها کفش و جواهرات همه آماده هستن بریم میرا : بریم رفتم لباس هام رو پوشیدم و به مهمونی رفتم شوفنگ : مامان امروز مجبور بودیم بیاییم مهمونی من حوصله ندارم لی : شوفنگ شوفنگ میرا رو پیدا کردی مامان شوفنگ : میرا دوباره دنبال اون دختری 😾ساینا : مامان چی میگی میرا بهترین دوست ماست میرا : وارد سالن شدم سادین :تو دختره خیابانی تو این مهمونی چیکار میکنی نکنه پیش خدمتی میرا:اوه بهتره حرف دهنت رو بفهمی و گرنه برات بد میشه شوفنگ : برگشتم دیدم میرا وارد شد ولی یه لباس کهنه پوشیده بود رفتم و بغلش کردم میرا چرا دوروزه اصلا به گوشیم جواب نمیدادی میدونی چقدر نگرانت بودم میرا : ببخشید 😊من لباس کهنه پوشیده بودم که همه رو غافل گیر کنم مامان شوفنگ اومد و گفت: میبینم به اینجا هم اومدی اومدی عروسم رو ببینی شوفنگ : مامان عروس چیه دیگه این حرف رو نزن من امروز اون دختر رو میبینم و بهش میگم نامزدی رو بهم بزنه میرا : بهم بزنه 😱نهههه اینکار رو نکن تو باید با صاحب این هتل ازدواج کنی 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 مامان شوفنگ : ببین چه دختر خوبی هست به حرفش گوش بده و با دختر کانگ معروف ازدواج کن میرا : الان شوفنگ بهم شک میکنه شوفنگ دستم رو ول کن بهتره بری با دختر کانگ معروف ازدواج کنی 😔😔😔😔رفتم و یکم نوشیدم و مست شدم و لیوان رو کوبیدم زمین لی : میرا چیکار میکنی میدونی قیمت این لیوان از لباس منم زیاده میرا : هه هه هه هه هه 😂😂😂به جهنم بزار باشه مال خودمن مال لی هم گرفتم شکوندم و دور زدم تو مجلس و هرکی لیوان داشت گرفتم شکوندم که رسیدم به یکی دیگه بابام بود گفتم بابا جون اینجا چیکار میکنی مامان شوفنگ : هیی کانگ میرا داری چیکار میکنی ایشون پدر تو نیستن بابای میرا : میرا این که کاریه تو میکنی دخترم میرا : بابا هیییییییییش اینجا کسی نمی دونه من پولدارم و محکم خندیدم مامان شوفنگ اومد منو از بابام کند و انداخت زمین میخواست منو با لگد بزنه که شوفنگ اومد و افتاد روم و مادرش شوفنگ رو زد شوفنگ : خوبی؟

میرا : دستم رو گذاشتم رو دماغش و گفتم بیییییییب بابای میرا : خانم‌ این چه دختری هست بزرگ کردی🤦‍♂️ اینکه ظرفیت الکلش بالا بود الان چش شده 🧐میرا : هه کی گفته من مستم فقط وانمود میکردم وایییی شما آقای کانگ هستین😃همون که خیلی پولدار و جذابه بابای میرا : درسته ولی خیلیا میگن پیر شدم و جذاب نیستم از اون روز به بعد دخترم به من میگه جذاب میرا : آهان چه دختر فرشته ای دارید احتمالا پسری ندارید من باهاش ازدواج میکنم باهاش بابای میرا : پسر ندارم ولی خودم میتونم باهات ازواج کنم میرا : خودت پیری دیگه ( همه اعضا 😐) بابام اومد منو بزنه گفتم غلط کردم بابا ببخشید بابای میرا : زانو بزن میرا : بابا زمین شیشه هست بدن عزیزم رو میبره بابام گفت : زانو بزن و از همه معذرت بخوا بعد هم برو لباسات رو عوض کن این دیگه که لباسی هست فکر کنم پنج هزار تومان ارزش نداره 😡میرا : چشم باباجون زانو زدم و گفتم ببخشيد به همتون دوروغ گفتم بعد رفتم لباس پوشیدم و اومدم مامان شوفنگ : ببخشید آقای کانگ اون دختر رو می‌شناسید خدمتکارتون هست میرا : رفتم میکروفون رو برداشتم گفتم همه بهم توجه کنن من کانگ میرا دختر کانگ معروف هستم و خیلی خیلی خیلی پولدار هستم و از اینکه به همتون دوروغ گفتم متاسفم گوهانشی : میرا تو به ما دوروغ گفتی و آهنگمون اسمش دوروغ بزرگ هست میای اونو بخونیم میرا : باشه بیا بخونیم 😃😃(خب داستان تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد و واسه اون یکی داستان برید گوگل بزنید آهنگ کره ای اونجا یه سایت میاد آهنگ کره ای شاد اونو بزنید و آهنگ ها تو کادر بنفش هستن و یازدهمین آهنگ رو دانلود کنید من داستان رو از اون آهنگ الهام گرفتم معنیش هم خودم نوشتم باز کنید و هنگام خوندن ترجمش آهنگش هم باشه 😊😊😊من یه نویسنده عالیی هستم که فکر اهنگش رو هم کردم 😌😌😌😌)