8 اسلاید صحیح/غلط توسط: من نقولدم انتشار: 3 سال پیش 82 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب خب بالاخره این پارت هم گذاشتم از خوندن لذت ببرید 🙂✨
سه ری : از هواپیما پیدا شدیم و به سمت ویلای من رفتیم ولی راه ویلا جوری بود که از یه جایی به بعد نمیشد با ماشین رفت خیلی راه نبود تقریبا 15 دقیقه چمدون هامون رو برداشتیم و با پسرا به راه افتادیم هوا خیلی گرم بود سرم گیج میرفت و چشمام سیاهی میرفت فک کنم به خاطر زخمم بود دیگه نمیتونستم خودمو نگه دارم
جیمین : سه ری جلو داشت راه میرفت ولی انگار حالش خوب نبود سرش گیج میرفت
سه ری : دیگه نتونستم خودمو نگه دارم و افتادم ولی زمین نخوردم یکی منو گرفته بود و تو بغل یکی بودم خورشید میخورم به چشمم به خاطر همین نمیدیدم
جیمین :سه ری کم مونده بود بیوفته که من گرفتمش دختره خنگ نمیتونه درست حسابی هم راه بره
سه ری : دستمو گذاشتم رو چشممو بلند شدم که دیدم جیمین هس عااا جیمین ممنون نذاشتی بیوفتم من واقعا حالم بده و سرگیجه دارم
جیمین : خواهش، چند دقیقه تا خونت مونده؟
سه ری : 5 دقیقه
جیمین : باش پس بیا سوار کولم شو
سه ری : هنننن ودف به چه مناسبت 😐
جیمین : مگه نمیگی سرت گیج میره ناز نکن بیا من دارم جنتلمن بازی درمیارم نزن تو ذوقم 🙂
سه ری : باشه حالا که اصرار میکنی قبول میکنم
جیمین : سه ری سوار کولم شد و اونو تا ویلا بردم
کوکی : همه باهم به سمت ویلای سه ری رفتیم و بالاخره رسیدیم یه ویلای خیلی قشنگو لوکس بود آدم دهنش تا کف پاش باز میشد 😐💔
نامجون : سه ری مطمئنی اینجا خونه توعه 😐
سه ری : اره فک کنم 😂
نامجون : یعنی چی آره فک کنم 😐
سه ری : آخرین بار 10 سال پیش بود اومدم اینجا 🙂
جین : فک کنم سه ری هم مثل من عاشق گفتن جوک های بابابزرگی هس یاع یاع یاع
سه ری : ولی این جوک نبود 😐
راستی جیمین چرا منو نمیذاری پایین الان حالم خوبه و رسیدیم خونه
جیمین : راس میگی کمرم شکست همین جوری سه ری رو انداختم زمین
سه ری : جیمین منو از پشتش یهویی انداخت و افتادم زمین عررررررررررر باسنم تخت شد خدا لعنتت نکنه 😑😭
هوپی : هیونگ چرا با دختر اینجوری میکنی گناه داره سه ری از دستم بگیر بلند شو
سه ری : مرسی هوپی درد و بلات بخوره تو جون بععععضیا
هوپی : خواهش میکنم
جیمین : ههه دو ساعته من کولش کردم از هوپ تشکر میکنه اصلا به کتفم 😒🚶🏼♂️
تهیونگ : سه ری لطف کن درو باز کن بریم تو من خسته شدم
یونگی : حق با ته هس منم خوابم میاد میخوام برم بخوابم
سه ری : تو کی خوابت نمیاد که 😐😂
باشه باشه بریم تو غر نزنید
رفتیم داخل ویلا و یه نفس عمیق کشیدم هییییی خودا چقد دلم برا اینجا تنگ شده بود 😌
کوک : خالق جلل 😐😀چنگنه خوشگله اینجا برگام ریخت
یونگی : من زمانی میتونم بگم خوشگله که تخت خواب هارو ببینم 😁
سه ری : باشه برید اتاق هاتون یکم استراحت کنید منم میرم یع دوش میگیرم میخوابم بعد میام برا شام یه چیزی سفارش بدیم بقولیم 🌝
تهیونگ : اوک شب خش من رفتم 🚶🏼♂️
سه ری : رفتم اتاقم و وسایلم رو چیدمو رفتم حموم خیلی عجیب بود جای زخمم نرفته بود همیشه بعد چند ساعت زخمم خوب میشد خیلی هم درد میکرد یه دوش گرفتمو رفتم رو تخت نشستم و سعی کردم زخمم رو خوب کنم ولی نمیشد بیشتر درد میکرد
جیمین : رو تخت دراز کشیده بودم و به سه ری فک میکردم این دختر چقد از وقتی اومده دردسر درس کرده ولی خیلی خوشگله مخصوصا چشماش، یه نور خاص تو چشماش هس یهو به خودم اومدم من چه غلطی دارم میکنم 😐 دارم از اون دختر تعریف میکنم چم شده تب که ندارم؟ نه ندارم پاشم برم یکم آب بخورم شاید خوب شدم
با عجله رفتم آشپزخونه و یه بطری آب برداشتمو سر کشیدم یهو سه ری از پله ها اومد پایین و موهاشو با یه کش بست اب پرید گلوم و خفه شدم
سه ری : داشتم میرفتم آشپزخونه که دیدم جیمین داره خفه میشه جیمیییییییییین با عجله رفتم اشپز خونه و زدم پشتش چی شد خوبی
جیمین : عا خوبم ممنون ولی چرا از اونجا تا اینجا داد زدی 😐
سه ری : امم خب کنترلم رو از دست دادمو فک کردم قراره بمیری
جیمین : خب بمیرم نمیرم به تو چه
سه ری : ترسیدم تو خونم بمیری و وقتی من میخوام 2 ماه بعد برمو تموم خونه هام رو بفروشم دیگه کسی اینجا رو نخره و حیف بشه من که دارم برای ابدیت میرم
جیمین : میری؟ کجا؟ اونم برای ابدیت؟
ذهن سه ری، : گند زدم 🌝🤦🏻♀️
سه ری : هیچی ولش فراموشش کن یه چرتان پرتانی گفتم حالا من برم بالا خدافظ
جیمین : صب کن ببینم کجا یعنی سه ری کجا میخواد بره نکنه مریضی داره قراره بمیره
سه ری : رفتم بالا که یادم اومد رفته بودم آب بخورم 🤦🏻♀️ای ی ی خودااااا همش تقصیر جیمینه دوباره رفتم پایین جیمین همین جوری مثل بز داشت به من نگاه میکرد منم رفتم و یه بطری آب برداشتم میخواستم بخورم جیمین ازم گرفت
جیمین : بگو چته چرا قراره بری 😐
سه ری : چیکار داری بده ابو
جیمین نه بگو چته؟ قراره بمیری؟ مریضی؟
سه ری : نه بابا چه مردنی ابو بده
جیمین : نه خودت گفتی قراره بعد 2 ماه بری دکتر جوابت کرده؟
سه ری :مگم ابو بدهههه لعنتی تشنمهه
جیمین : اول جواب منو بدهههه سه ری داشت بپر بپر میکرد آب رو ازم بگیرع منم ابو گرفته بودم پشت و ازش میپرسیدم چشه
سه ری : داشتم سعی میکردم ابو ازش بگیرم که پام سر خورد و افتادم رو جیمین و محکم بغلش کردم
جیمین : دختر چقد تکون میخوری آخرش افتادیم
سه ری : سرمو بلند کردم و به جیمین نگاه کردم
ذهن جیمین : چقد خوشگله این بشر قلبم داره تند تند میزنه
ذهن سه ری : آدم به این کیوتی و جذابی ندیدم قلبم داره تند تند میزنه
جین : رفتم آشپزخونه یع چیز بخورم دیدم سه ری و جیمین همو بغل کردن کف آشپزخونه یاااااع چه غلطی میکنین اتاق برا اینجور چیزا هس الان نمگین کوک میاد روش باز میشه پاشین گم شین اتاق وگرنه با همین دمپاییم میزنم له بشین ابلح ها 😐👡
سه ری : زود از رو جیمین بلند شدم و با ارنجم محکم زدم رو شکمش وقتی مگم ابو بده یعنی بده
جیمین : دستت بشکنه خودااا شکمم درد میکنه فک کنم آپاندیس شدم
سه ری : وای ببخشید حالت خوبه میخوای بریم دکتر از قصد نبود نه از قصد بود به هرحال بریم دکتر
جیمین : الکی گفتم 😛
سه ری : از جلو چشمام خفه شو وگرنه یه جوری میزنم تا عمر داری بچه دار نشی 😐
جین : ای خدا چه زوج دوست داشتنی (:
سه ری : چه زوجی 😐 من اگه وقتی اومدم اینجا ازدواج میکردم بچه دار میشدم نوه پسره پسره پسره پسرم همسن بابابزرگ جیمین میشید
جین : هن 😐
ذهن جیمین : یه چیز هایی درباره این سه ری مشکوکه
سه ری : من میرم بخوابم 🚶🏾♀️اححح دوباره یادم رفت آب بخورم یه بطری برداشتمو رفتم اتاقم و دراز کشیدم گوشیو برداشتمو باهاش ور رفتم یهو یه سایت دیدم (آیا شما عاشقید) ههه چه گوها منو عاشقی محاعه ولی بزار یه امتحان کنم پیشگیری بهتر از درمانه
خب خب سوال اول اینکه که وقتی چشاتو میبندی کی میاد تو ذهنت چشامو بستم اوه قیافه جذاب کیوتش میاد جلو چشمم جیمین خیلی دافه اهمم من چه غلطی میکنم 😐نه من عاشق نیستم برم سوال دوم : کی وقتی یع چیزیش میشه نگرانش میشی؟ جیمین کم مونده بود خفه شه و وقتی با ارنجم زدم دردش اومد نگرانش شدم یااا اینجا چه خبره نکنه من عاشقش شدم نهههه دیگه نمیخونم با این سوال های چرتشون احححح رفتم پایین و پسر هارو صدا کردم
خب خب برو بچ مگم چطوره امشب یکم آب شنگولی و یه غذای مفصل برا امشب آماده کن کیف کنیم هان هان هان😀😀
نامجون : غذا میتونه باشه ولی....
جین : قبوللل غذا با من
نامجون : داشتم میگفتم ما نمیتونیم امشب
جین : من بزرگ ترم و اجازه میدم توهم قبول کن دیگه
نامجون : استغفرالله ربی و اَتو باشه قبول
کوک: جون جونوم بیا دردت به جونوم
زیر مهتاب لب دریا برات آواز بخونوم حالا بیا قرش بده اوه اوه 🕺🕺🕺
جیمین : خب بیایین زود برا شب آمادگی انجام بدیم
سه ری :تا شب باهم کلی غذا پختیم و تراس رو خوشگل کردیم برو بچ همه جا خوشگله به جز خودمون همه نیم ساعت وقت دارن برن خوشتیپ کنن بیان پسرا یه کاری کنید منم جذابی بی تی اس رو ببینم و بدونم رو چیا سرمایه گذاری کردم
نامجون : اوک حل بچه ها برید بیایین یه خودی نشون بدیم 😏
سه ری : رفتم بالا و لباس هام رو عوض کردم و یکم آرایش کردم خب خوبه حالا برم( برو بچ شما خودتون ارمی هستید هرکیو دوس دارین میتونین با لباس های مورد نظر تصور کنید من عکس لباس و کفش سه ری رو میزارم 🙂✨)
جیمین : همه ما منتظر سه ری بودیم به ما گفت 30 دقیقه ولی خودش 40 دقیقه بود نیومده بود هنوز، اصلا وقت شناس نیس یهو چشمم به سه ری افتاد که داشت از پله ها پایین میومد نمیتونستم چشمام رو ازش بردارم خیلی خوشگل شده بود
نامجون : اون واقعا خوشگله
جین : من هندسام اولم اون دومی
تهیونگ : حیف زن دارم وگرنه میگرفتمش
جیمین : تو زنت کجا بود
کوک : یا قمر خورشید شبیه پرنسس ها شده
جیمین : آره پرنسس گل گلی 😂
هوپی : عاحح خیلی کیوت شده
شوگا : خوشگل شده ولی بالش من خوشگل تره
جیمین : ولی نه به اندازه من 😉
سه ری : واااااو چنگنه جوذاب شدین ایول میتونم اعتراف کنم تو این 400 سال شما خوشگل ترین پسر هایی هستین که دیدم 😄✨
شوگا : ودف 😐
جین : منظورت 4 ساله دیگه نه
سه ری : عااا آره منم مثل تو دوس دارم جوک بابا بزرگی بگم 😂😬
نامجون : ای بلا خب حالا بریم شام بخوریم
سه ری : رفتیم و یع شام مفصل خوردیم بچه ها بیایین بازی کنیم جرعت و حقیقت یه بطری رو میچرخونیم رو هرکی افتاد از اون سوال میپرسیم هرکی هم نخواست جواب بده یه لیوان باید بخوره ( خودتون ای کیو دارین بفهمین چی میخورن من به خاطر قوانین تستچی نمگم 😂)
نامجون :قبول بیایین
سه ری : اول من میچرخونم خب خب افتاد برای جیهوپ حالا بگو جرعت یا حقیقت
هوپی : شتتتت جرعت
سه ری : جرعت داری زنگ بزن به خواهرت بگو من ازدواج کردم زنم حامله هس
هوپی : وای نه نمیشه اصلا
سه ری : زووووود باش
شوگا : جیهوپ من بهت اعتماد دارم عزیزم میتونی اون لیوان رو سر بکشی
هوپ : عررر باشه همشو سر کشیدم تموم شد دست از سر من بردارین 😑
سه ری : باشه باشه دلاور من بهت افتخار میکنم تو بهترینی حالا بطری رو بچرخون اووووو افتاد برا شوگا
هوپ : هیونگ جرعت یا حقیقت
شوگا : حقیقت
هوپی : خب بگو تو گروه کیو از همه بیشتر دوست داری
شوگا : خودمو 😏
هوپ : هیوووونگ
شوگا : باشه بابا تو تورو بیشتر دوس دارم
کوک : چند روز پیش به من گفتی تو فقط خرگوش منی
شوگا : خب گفتم خرگوشمی نگفتم که بیشتر دوستت دارم
هوپی : ای لاو یو هیونگ
شوگا : من میچرخونمممممم افتاد برا جیمین خب جیمین جان بگو جرعت یا حقیقت؟
جیمین :جرعت
شوگا : سه ری رو ماچ بکن از لپش 😁
جیمین و سه ری : عمرااا
یونگی : پس بده بالا 😁
جیمین : لیوانو برداشتم و همشو سر کشیدم
حالا نوبت منه بچرخونم
نامجون : افتاد برا سه ری
جیمین : جرعت یا حقیقت
سه ری : حقیقت
جیمین : تو چی هستی؟
ذهن سه ری : نکنه بهم شک کرده چه سوالیه پرسید 😕ولی نمیتونم دوروغ بگم
سه ری : جیمین من....... من آدم فضایی ام
جین : یاع یاع یاع 😂😂😂
نامجون : وای خدا مردم از خنده 🤣🤣🤣
شوگا : منم زورو هستم 🐈
جیمین : مسخره دوروغ گو زود باش همشو باید بخوری
سه ری : ولی من دوروغ نگفتم به هر حال میخورم 🙂 تا ساعت 2 شب بازی کردیم و نوشیدیم اونقدر که حالم تو خودم نبودو چرت و پرت میگفتم همه رفتن بخوابن به جز جیمین دوتامونم تا خر خره نوشیده بودیم حالمون بد بود
جیمین : سه ری یه چیز بت بگم
سه ری : عاااا بگو
جیمین : تو خیلی خوشگلی مخصوصا امشب خیلی خوشگل شده بودی
سه ری : جیمین توهم خیلی کیوتی خیلی جذابی
جیمین : وقتی میبینمت نفسم بند میاد اصلا بزار بیام بشینم کنارت
سه ری : نه نیا مگه نمیگی وقتی منو میبینی نفست بند میاد اگه تو نفست بند میاد منم میمیرم
جیمین : مهم نیس بزار به خاطر تو بمیرم
سه ری : نه نمیر لطفا
جیمین : صورتمو نزدیکش کردم و آروم لبام رو گذاشتم رو لبش
سه ری : خودمو عقب کشیدم یااااااع چیکار میکنی این اولین بوسه من بووود
جیمین : خیلی خوبه من اولین آدمم که....
سه ری : جیمین چرا از هوش رفتی هوم ظرفیتت خیلی پایینه واقعا که پاشو بریم تو اینجا سرده - سعی کردم جیمین رو بلند کنم ولی سنگین بود برا همین با قدرتم بلندش کردم و با خودم بردمش اتاقم و انداختمش رو تختم جیمین خیلی سنگینی با قدرتمم نمیتونم بلندت کنم 😑 یهو سرم گیج رفت و خودمم افتادم رو تخت
فردا از زبان جیمین : نور داشت چشممو اذیت میکرد چشمامو باز کردم سرم خیلی درد میکرد به این ور اون ور نگاه کردم اینجا که اتاق من نیس برگشتم دیدم سه ری کنارم خوابیده صورتش مثل ماه بود سفید و بدون نقص موهاش افتاده بود رو صورتش یواش موهاشو برداشتم گذاشتم کنار گوشش که بیدار شد منم زود خودمو زدم به خواب
سه ری : سرم داشت میترکید چشمام رو باز کردم دیدم جیمین کنارمه بدون اختیار جیغ زدم که جیمین هم داد زد و بلند شد
جیمین : تو اتاق من چیکار میکنی
سه ری : اینجا اتاق منه تو اینجا چیکار میکنی
جیمین : نمیدونم
سه ری : یهو تمام اتفاق های شب به ذهنم اومد جیمین تو چیکار کردی
جیمین : به خدا من هیچ کاری نکردم من تا صبح فقط خوابیدم
سه ری : تو دیشب منو You kissed
جیمین : امکان نداره
سه ری : میکشمت از کنارم بالش رو برداشتم و تا میتونستم زدمش
جیمین : سه ری با بالش منو تا حد مرگ زد منم از دستش فرار کردم و از اتاق بیرون اومدم که....
سه ری : کثافت از دست من فرار میکنی بالش به دست از اتاق بیرون اومدم که دیدم همه دارن منو جیمینو نگا میکنن
نامجون : شما دوتا 😐
جین : باهم 😐
تهیونگ : خوابیدین 😐
شوگا : جیهوپ عزیزم تبریک مگم قراره عمو بشیم
کوک : اممم من بهتره عاف بزنم بعدا که بزرگتر ها مسائل رو حل کردن آنلاین بشم بای 😐🚶🏼♂️تو این سن کم عمو هم شدم خدا
سه ری : چه عمویی ما کاری نکردیم به خدا
جیمین : چرا کردیم 😐
نامجون : چیییییکار کردین 😐
سه ری : به جون مادرم من کاری نکردم داره دوروغ میگه
جیمین : خودت گفتی من تورو بوسیی
سه ری : جیمین خفه شو 😐😐😐😐😐
آنچه خواهید خواند 😂😂: اعضا بر میگردن به کره و جیمین میفهمه سه ری فضایی هس پس اگه میخوایید داستان رو بنویسم حتما لایک کنید کامنت بزارین و نظر هاتون رو درباره داستان بدین بای بای I love you. 💋
تورو جون بچه های به دنیا اومده یا نیومدت شخصی نکن این بار سومه میزارم شخصی میشه 😭😭😭
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی
پارت بعدددییییییییییی
چشم تموم بشه حتما میزارم 🌝
خیلی عالیه😂😂😂 من خیلی داستانت رو دوست دارم😙😙😍😍😍 خیلی خوبه منتظر پارت های بعدی هستم👊
نوشتم یکمش مونده 🌝
یک کامنت جهت شادی روح شما👋💎
کیللییلیللیلیللیللییلیللیلیلیلیلیلیللییلیلیلییییییییی😂
حالا برو حال کن 🌝
والا😐
یه سری هم به پیجم بزن 🥺🍊
تست عالی بوووووددددد😐😐😐😐😐
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
²⁰⁰ تاییم کنید بک میدم 🍶🥡
میش بری تو نظرسنجی اخرم و یکی مونده به اخرم شرکت کنید
بهتون نیاز دارم🍶🍬🍱
آنیووو🥰
ما بلک کویینز هستیم ما دوباره تو
ماما شرکت کردیم ممنون میشیم بهمون رای بدی کایوتم🥺💖👑
کاربر : iezy❥
میانه بابت تبلیغ بخای پاکش موکونم🙂💓