10 اسلاید صحیح/غلط توسط: ARMI. MELI انتشار: 3 سال پیش 83 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
🤗سلام خوبین🤗 اول از همه ببخشید این پارت یکم طول کشید بزارم، میزاشتم ولی تستچی منتشر نمی کرد. طولانی امیدوارم پکر نشین. حمایتم یادتون نره💜💜
ولی این دفعه جلو ی خودمو گرفتم سول بی: باشه مربی ته.. ته >_< تهیونگ نزدیکم شد صورتشو هی میاورد جلو منم هی میرفتم عقب تهیونگ: فقط ته ته آخرین مسابقم بو اگه میبردم مدال طلا میگرفتم رفتم تو رینگ با یه دان دو افتادم (دو رتبه بالا) هر حرکتی میزدم مهارش می کرد یه لحظه حواسش به تماشاگر را پرت شد منم دیدم فرصت خوبیه با پا زدم تو سرش (سه امتیاز) امیدوار شدم آره من میتونم داشتم به خودم امید میدادم که یهو پاشو دو یکی زد تو صورتم داور خطا داداز لبم داشت خون میومد ولی نمیتونستم ببازم شیهان (مربی مرد) تایم استراحت گرفت اومد پیشم و بهم دلداری داد که تو میتونی اونو ببری پرستار صدا کرد که بیان خون رو پاک کنن ته ته پیشم نشست و گفت: خوبی؟؟ سول بی: بله مربی
تهیونگ: من بهت چی گفتم سول بی: ببخشید هنوز عادت نکردم...آخ(لبش در گرفت) تهیونگ: ببخشید میتونم انجام بدم پرستار: بله مشکلی نیست ورفت پماد گرفت دستش اومد جلو داشت زد عفونی میکرد چشم خرد به چشمش بازم وجدان: دیدی چی گفتم سول بی: راست میگی برو دیگه الان مسابقه دارم نمیشه بحث شروع کنم سرشو بالا گرفتبه من نگاه کرد که یهو اومدن صدام کردن ته ته: پاشو برو تموم شد مواظب باش سول بی: اوهم فقط 1امتیاز مونده بود (تو مسابقه ی کاراته فقط6امتیاز لازمه برا بردن که سول بی 3تا رو واسه ضربه ی سر و 2تارو واسه خطایه طرف گرفت که میشه 5یکیش مونده)
تهیونگ: من بهت چی گفتم سول بی: ببخشید هنوز عادت نکردم...آخ(لبش در گرفت) تهیونگ: ببخشید میتونم انجام بدم پرستار: بله مشکلی نیست ورفت پماد گرفت دستش اومد جلو داشت زد عفونی میکرد چشم خرد به چشمش بازم وجدان: دیدی چی گفتم سول بی: راست میگی برو دیگه الان مسابقه دارم نمیشه بحث شروع کنم سرشو بالا گرفتبه من نگاه کرد که یهو اومدن صدام کردن
ته ته: پاشو برو تموم شد مواظب باش سول بی: اوهم فقط 1امتیاز مونده بود (تو مسابقه ی کاراته فقط6امتیاز لازمه برا بردن که سول بی 3تا رو واسه ضربه ی سر و 2تارو واسه خطایه طرف گرفت که میشه 5یکیش مونده)
رفتم جلو چون در حال استراحت بودیم قوی شده بود نمی تونستم با مشت یا ضربه ی آروم بزنمش فقط باید از سرش می زدم تا امتیاز اضافی هم بگیرم خواستم برم جلو و بزنمش ولی یه مشت توی شکمم زد منم که زخمی بودم خیلی دردم گرفت همه میگفتن هورا ولی ته ته میگفت مواظب باش تونستم خودمو کنترل کنم و برگردم به بازی با پا زدن تو شکمش افتاد زمین ولی اصلاً دردش نگرفت تقریباً پا شده بود که یکی زدم تو سرش و من بردم
وقتی بردم تهیونگ بزرگ کشید چون مدال طلا گرفته بودم اومدم پایین اینکه و سالم و جمع کنم و برگردم ته ته و بونگ بونگ اومدم پیشم تهیونگ خیلی محکم بغلم کرد سول بی: وای خفه شدم ولم کن ته ته: خیلی خوشحالم که بردی بونگ بونگ: بیا بغلم مبارکه عزیزم سول بی: ممنون بوم بوم پیشنهاد دشت نداد ولی تهیونگ و قبول نکرد گفت کار خیلی خیلی مهم دارم رفتیم سوار تاکسی شدیم و تهیونگ با ماشین خودش رفت بونگ بونگ: پیشنهاد داد بریم واسه بردم جشن بگیریم رفتیم نوشیدنی بزنیم هردووون بد مست بودیم بونگ بونگ ماشین گرفتو رفت منم داشتم تاکسی میگرفتم که یهو یه ماشین گرون قیمت اومد دم در مغازه وایساد صبح از خواب بیدار شدم خیلی سرم درد میکرد وایسا ببینم من چرا خونم یاد صحنهای که شب تو جشن بودم و یه ماشین اومد دم دره مغازه وایساد افتادم
سول بی: من باید ازت بپرسم چرا درباره مسابقه بهش گفتی به من نگفتی که اومده بود پیشت بونگ بونگ: دیگه کاری که شده سول بی: آره جون عمت بونگ بونگ: به عمم چیکار داری رفتیم تو دیدیم تهیونگ وسایلا رو میچینه یه جور خوشگل و خفن شده بود سول بی: داری چیکار می کنی.تهیونگ: من گفتم امروز به جای دیروز جشن میگیریم بیاین بریم برای سول بی لباس بگیریم بونگ بونگ گفت آره بریم منم چارهای نداشتم گفتم: باشه لباس بپوشم بریم
لباسام رو پوشیدم و ملایم آرایش کردم بونگ بونگ گفت خیلی خوشگل شدی ولی تهیونگ اونجا نبود انگار رفته بود ماشین رو بیاره زانو زده بودم کفشم را بپوشم تهیونگ اومد و گفت: خانم خفنه بریم دستمو گرفت و خیلی محکم منو کی سمت خودش قلبم داشت تند تند میزد سول بی: یاااا... دستم درد گرفتا و خودمو عقب کشیدم یادم افتاد که کارت عابر بانک هم خونه جا گذاشتم
گفتم: کارتم خونه مونده برم بیارم. ته ته: نه من برات میخرم سول بی: نه نمیشه >_< چوقدم کوتاه بودوریزه میزه بودم منو بغلم کرد برد(ته ته و بونگ بونگ)سول بی: هییی.. تهیونگ منو بزار زمین منو برد گرانقیمت ترین مغاز سئول هرچی می پوشیدم بهم میومد ولی تهیونگ میگفت باید خفن باشه(تهیونگ عاشق استایل گرانت هست) بهت گفتم بسه دیگه از اینجا خوشت نمیاد بریم یه جای دیگه رفتیم یه مغازه ای که خیلی لباس های خفن داشت چندتا لباس پوشیدم ولی ته ته قبول نکرد یه دونه پوشیدم خیلی بهم میومد رفتم بیرون و بالاخره قبول کردن که اونو برداریم لباس گرفتیم رفتیم غذا بخوریم ته ته و بونگ بونگ خیلی گشنه بودن ولی من نه ( لباسی که ته ته خرید)
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
چرا پارت بعدو نمیزاری؟
میزارم ولی تستچی منتشر نمی کنه
من متولد آذرم
رنگ مورد علاقم بنفشه
اوتی سوم
عالیییی بود ادامه بده
*اوتی سونم
عالی بود🥲🦮
500 تاییم کنید بک میدم🥲🦮
500 تاییم کنید بک میدم🥲🦮
500 تاییم کنید بک میدم🥲🦮
500 تاییم کنید بک میدم🥲🦮
500 تاییم کنید بک میدم🥲🦮
متولد فوردین هستم و رنگ مورد علاقم آبی
بایس ندرم هموشونو دوس دارم:)
♥♥
پس پیشاپیش تولدت مبارک
مرسی❤
عالییی بود
من متولد آذرم
رنگ مورد علاقم مشکی و بنفشه
و اوتی سونم بایس ندارم
خیلی قشنگ بود حتما ادامه بده
😘😘