لطفا لطفا لطفا خواهشا التماستون رو میکنم که نظر بدین
از زبان ماریا:من و آلفرد توی پذیرایی بودیم.من گفتم آلفردم تو چقدری من رو دوست داری عزیزم؟آلفرد گفت من تو رو اصلا دوست ندارم.من بسیار زیاد عاشقتم.من گفتم من که بیشتر عاشقتم.آلفرد گفت من میرم بالا تا بخوابم عشقم.من گفتم برو عزیزم شاید منم اومدم چون خسته ام.آلفرد گفت باشه عزیزم.و رفت بالا.یهو زنگ خونه خورد.ملودی خدمتکار خونمون رفت در رو باز کرد.اون کسی که پشت در بود مرینت بود.رفتم بغلش کردم و گفتم حالت چطوره؟اون گفت خوبم و رفت روی کاناپه نشست.من گفتم چی میخوری برات بیارم؟مرینت گفت من قهوه میخورم.من گفتم باشه و رفتم که بیارم ولی حس بدی بهم دست داد.روم رو برگردوندم و دیدم که......
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
سلام عزیزم عالییی
من مطمنٔام لایلا بوده😡😡😡😡😡😠😠😠😠😠
خوب بود
نمیدونم اون کی بود
داستان منو هم بخونید
اممممم شاید فیلیکس یا لوکا ولی به احتمال زیاد فیلیکس بوده