از زبان آلیس:تقریبا نزدیک خونه بودیم شب شده بود تو خیابونا تقرییا هیچکس نبود داشتیم سلامت خونه میرفتیم که یهو یک8 نفر آدما ریختن سرمون و اونا لباسای سیاه پوشیده بودند و نقاب زده بودند آقای جو پرسید:شما کی هستید؟ چی میخوایید؟ یکی از اونا جواب داد:ما اومدیم دنبال شما یا با پای خودتون میاید یا با زور میبریم تون/ جو:هرگز بعد اونا یک چیزی پرت کردن سمت مون دود ازش بلند شد بعد دیگه چیزی نفهمیدم (بیهوش شد)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
عالی
ممنون😚
خیلی عالیه
ممنون🥰
باشیم*😐
روژان من ازت بدمنمیاد دوست دارم که هنوز هم دوست باشم
من با تو مشکلی ندارم باهاتم دوستم و خوشحالم که توهم باهام دوستی🥲ولی باید اعتراف کنم واقعا دلم واست تنگ شده بود🥲❤
منم 🥺❣
اگه پارت بعد رو میخواید لایک کنین🙂