𝓂𝓎 𝓋𝒶𝓂𝓅𝒾𝓇シ︎❥︎پارت ۳➪

ته ته:دنبال چوبم رفتم و به یه در رسیدم 😐رفتم توش دیدم که دوتا تخت دو طبقه داره😐عهه چه جالب اصلا دارم از خوشحالی میمیرم😐🙄بدتر خیلیم ناراحتم🤦‍♂️چون اگه اون دختره می..می چی ؟اها میونگ ،اگه هم اتاقیم شه بدبختم😐🤦‍♂️چون اگه ماه کامل شه منم باهاش توی یه اتاق باشم اجازه بیرون زفتن ندارم از اونورم شیطان میشم هیچ کس هم جلومو نمیتونه بگیره😐🤦‍♂️(بچه ها ته پدرش شیطان بودع و مادرش ومپایر بال دار بوده 😐باباش جادوگر هم بوده😐بعد بعد املیات یهو زرت زورت میشه و بچه جادوگر ومپایر بالدار میشه که شب اایی که ماه کامله شیطان میشه😐👆فاز پوکر گرفتم😐😂وقتی ماه کامله ته داستان ما شرور میشه و در حدی خ#و#ن میخوره که از حال بره😐ولی در صورتی شیطانیت درونش میخوابه که یه نفر از ته ته ته تههه دل دو#ست#ش داشته باشه و این حس رو خود ته هم داشته باشه حتی یه کوچولو لو😂😐)

ته ته:رفتم روی یکی از اون تخت ها دراز کشیدم و در افکار سیاهم فرو رفتم😐(راستی اینم باید بگم ته ته به افرادی که خ رز دارن حمله میکنه😐💔)میونگ:رفتم به اتاق که دیدم دوتا پسر پشت سرم اندازه ۱ متر فاصله داشتن دارن میان😐💔رفتم توی اتاق و ینفر رو بالای تخت دیدم دراز کشیده ولی صورتش معلوم نیس😕یکوچولو از زمین فاصله گرفتم و..ولی وقتی دیدم کیه یهو تعادلم رو از دست دادم و تفتادم زمین که یهو بال هام در اومد و دورم پیچیده شد😖(بچه ها شما مثل اون قسمتی که جیمین بال هاش درومد تصور کنین😁و یا بر عکس یعنی بالش بسته میشه و قیب😐👻)ته ته:وقتی صدای در اومد به خودم اومدم و ...ولی اون بوی میونگه😨وااای نه😥دارم دیوونه میشمممممم☺چه بوی خوبی میدی اخه بشرررررررررررر😐🥢🥄ولی وقتی بلند شدم دیدم بال هاش باز شد و دورش پیچید😐؟چیشد؟اثلا ولش ولی چرا پر اایه پایین بالش سفیده؟😐(شما بالش رو مشکه در نظر بگیرین و پر های پایینش رو سفید کنین😐🥄)

ببخشید کمه اخه اجی j.k❤منو کشت انقدر گف پارت ۶ برای همین اینو کم کردم و به بلک هارت اضافه کردم🙂❤

و مثل اینکه این داستانم طرفدار نداره🙄ولی دیگه خبر ندارین که ادامش قراره مثل بلک هارت جالب شه😑🥢

اجی جان من کرم دارم یو نو🤣💔

بای😐لایک کن تا بگم ممد قولی نقولتت😐❤