
سلام دوستان این پارت ۳ فصل ۲ قلب یخی هست،کامنت فراموش نشه. اگه نظرات به ۳۰ برسه آب دستمه میزارم زمین پارت بعد رو میزارم. کپی ممنوع
آدرین:نه پدر!من چقدر بدبختم .(با گریه) خدایا منو میبینی ؟قلب یخیم رو چی میبینی؟لیدی باگ:آدرین گریه نکن. پدرت نمرده . بیهوشه.آدرین:اون مردرو اون به پدرم تیر زد .لیدی باگ"با یویو یارو رو رو زمین انداختم .مرد:آی دردم اومد. چته،من این مرد روبا قدرتی که فقط در قرن یکبار میشود ازش استفاده کرد مهربان و خوب کردم!لیدی باگ"ای کاش روی لایلا میزد😒
آدرین: از آشنایی باهاتون خوشبختم آقای....مرد: من لوک شانگهایی هستم.قدرتم به جز این شمشیر مار هست و دوست قدیمیه فو هستم.گابریل:وای من کجام.آدرین پسر باهوش و قوی و با مزه و..........من کجا بودی؟ قیافه ی مرینت و ادرین؟گابریل:خب پسرم بیا غذا بخوریم اصلا اون دختر نانوا رو هم دعوت کن بیاد اینجا غذا بخوره. لیدی باگ"خدا حافظی کردم و در کوچه ی رز سوم به حالت عادی برگشتم
لیدی باگ"رقتم کوچه ی رز سوم به حالت عادی برگشتم.خیلی خوشحال بودم.من ناهار خونه ی آدرین دعوتم.🥵🥵🥵یکی منو بگیره!arsham:من میگیرمت .مرینت"به من دست نزن!برای من پرو شده. Arsham "نه بابا،از خداتم باشه!کاری میکنم فردا یک گدا بگیرتت.مرینت:باشه غلط کردم!مردم رابی دارن ماهم رابی داریم. گابریل:آدرین این دختر نونواهه دختر خوبیه؟آدرین:نه اصلا خوب نیست عالیه.بعد اسم این دختر مرینته بگو مرینت.مثل اینکه اومد.مرین:سلام آقای آگراست و آدرین. آدرین:سلام نیمه ی من
رابی :ناهار هایشان را خوردند. آدرین:مرینت بیا تو اتاقم.مرینت :باشه بریم.آدرین"وارد اتاق شدیم.مرینت رو قلقلک دادم.مرینت :نکن نکن نکن🤣مرینت:آدرین دیگه دوست ندارم.مرینت"یهو قیافش اینجوری شد😐☹قلقلکش دادم و گفتم عاشقتم😍اینم جبران!آدرین:باشه بابا قلط کردم قلقلک نده🤣 arsham: مرینت و آدرین این آهنگ رو برایتان میندازم! خوانندش فرزاد فرزین
Arsham:میدونی دوست دارم 🎵هرجا باشی 🎵حتی از من اگه جدا شی🎵بازم بغضت تو صدامه هو عشقت تنها تکیه گامه🎶دوست دارم آرزومی هر جا میرم رو به رومی اسمت تنها تو صدامه .......................🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶مرینت و آدرین:👏👏👏برو دیگه سرگرم کارمون نشو. Arsham:چه کاری🙃آدرین:این کار😘😘 arsham:الآن که فکر میکنم حتما میرم!چون از چندش بازی متنفرم😡مرینت:خودت داستانو این جوری کردی! Arsham "الآن که فکر میکنم منطقی گفت!
مرینت"همو بوس کردیم.آدرین :عاشق چشماتم.مرینت:فقط چشم هام؟آدرین:+موهات، زیباییت... مرینت:منم دیونه ی چشات هستم دیونه ی موهات، .......
مرینت"صدای یک زن از بیرون میومد که میگفت :مرینت دوپنچنگ خودت رو تسلیم کن.عشقمو بهم بده! آنچه خواهید دید در صفحه ی بعد
مرینت: لایلا😱آدرین :نه مرینت!لایلا"چاقو رو برداشتم و حمله کردم.مرینت:برو عقب!لایلا:تو قلبمو یخی کردی😡
کامنت فراموش نشه!بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آلیییی بوددددد بعدی هم بزار 💙
به داستان های من هم سر بزن ممنون
قشنگ بوووووود
نمره ات ۲۰ شد
به تست های منم سر بزن اگه خواستی
توی پارت ۱۹داستانم یه نظر دادم حتما بخونش
تست خیلی عالی بود❤راستی می خواستم بگم داستان بیشتر هیجانی کن و کمتر عاشقانش کن😊من تازه داستانت رو خواندم و این چیز ها که گفتی کاش واقعی بود مثل وقتی ابر قهرمان ها اومدن ایران و قدرتی که هرکسی رو مهربون میکنه......خیلی تخیل قویی داری😊🌷
عالییییییی بود💛 بعدی رو زودتر بزار🙃
عالی بود
ممنون حتما
عالییییی بود آرشام پارت بعد رو زود بزارررررررررررررررررلطفا
داستانت خوب هست ولی اگر خودت اصلا داهل داستان حرف نزنی خیلی عالی تر هم میصه و
راستی داستان مت رو هم بخون