
🌙🤍🪐

ووک منو بیرون انداخت ملکه به ووک گفت این دختره دیوانه اس باید اونو پیش برادرت زندانی کنیم ووک دلش واسه من میسوخت و این منو عصبی میکرد اما ووک مجبور بود که دستور ملکه رو انجام بده من پشت در. داشتم گوش میدادم که ملکه به ووک گفت باید یه بهانه ی خوب داشته باشیم و جلوی مردم شکنجه اش کنیم بعد میتونیم بندازیمش تو انبار برنج

خب این یکم به ضرر من تموم میشه(😐) همون موفق بود که وزیر اعظم از عالیجناب اجازه ی ورود خواستن و منم رفتم و ورودشون رو اعلام کردم ملکه همه ی ماجرا رو برای وزیر گفتن ولی من همچنان پشت در صداشونو میشنیدم جالبه که یکی نقشه ی شکنجه ی خودشو بدونه و کاری نکنه و خوشحال باشه(زنگ بزنید تیمارستان) اما من برای یه هدف بزرگ دارم این کارو میکنم پدرو مادر منو بهترین دوستم یکی از اعضا ی قصر کشت من پیداش میکنم و میدونم اون کیه خیلیا میگن کار شاهزاده یونگیه اما من یه بار اونو تو میدون شهر کنار پادشاه دیدم خیلی سال پیش اون موقع من بچه بودم اون تقریبا از من بزرگتر بود من باورم نمیشه که اون بچه ی کوچولو توی اون سال پدر و مادرمونو کشته باشه

توی فکر بودم که چندتا سرباز از پشت منو گرفتن و بردن بیهوش شده بودم یهو بلند شدم دیدم ووک کنارم گفتم من کجام ووک ساکت بود منم دوباره گفتم من کجام ووک این با ر حرف زد و گفت تو توی زندانی «اروم به سمتم و در گوشم گفت» نگران نباش عزیزم من نجات میدم (همینو کم داشتیم که شاهزاده ع.... ا... ش.... ق تو بشه خــــاکک تـــو ســــــرت) با یه صدای مظلومانه همچنان ادامه دادمیدنم تو ازم متنفری اما من از همون روز اول عاشق. ت شدم بهت قول میدم که نجاتت بدم فقط یه هفته قراره تو انبار برنج بمونی اما بابت شمنجه ها متاسفم مجبورم» چهار روز بعد منو بردن توی میدان اصلی شهر و همه ی مردم اونجا بودن ملکه گفت این دختر جناب مشاور رو به قتل رسوندت با هم باید این دخترو اعدام کنیم اما این دختر باید زجر بکشه بعد کشته بشه ما اونو توی انبار برنج میندازیم تا اون شاهزاده ی روانی حتما این دخترو میکشه و کار ما تموم میشه همه مردم داد زدن اره بله حقشه

منو داشتن میبردن خونی شده بودم داشتیم وارد انبار میشدیم اما سربازا از ترس داشتن خیس عرق میشدن کاملا معلومه ترسیدن منو توی فضا ی باز انبار رها کردن و خودشون رفتن (عکس جاایی که ات رو رها کردن همون حیاط دچیتا اما بدون یونگی در نظر بگیرید یونگی رو هنوز ندیدید)

خب اینم از پارتتتتت سعی میکنم زود زود پارتا رو بزارم ولی باور کنید سرم خیلی شلوغه 🪐🤍(تا اینجا که اومدی یه سمم ببین🤣🤣👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بخدا قسم پارت بعدو نزاری با پشت دست میامااا
پارت بعددددددددددددددددددد😭😭😭😭😭
باشه😭😭😭😭😭
جون عمت ادامه بده با همین 4 ب
پارت م ع ت ا د رمانت شدممممم😍😘😚😙😚😍😚😘
چشم حتما ولی به خدا درسام تلنبار شده رو هم ولی چش سعی میکنم
وای عالییی
مرسی
عالییییییییی بعدیییییییییی
🌹💓حتما کیوتی