اهم اهم خوب من دلم میخواد یه داستان دیگه هم بنویسم✿به نظرتون این کار بکنم؟
(اول اون بالارو بخون😊خیلی مهمه❤️) چتر تو دستم توکون میدادم راه میرفتم چترم بی رنگه یعنی شیشه ای .جلوی امارت کلویی وایستادم اب دهنمو پر سرو صدا پایین دادم قلبم داشت میومد دهنم.زنگ در فشار دادم یه صدای کلفت مردونه جواب داد .مرده:بله؟مرینت:ببخشید خانوم کلویی گفت که بیام اینجا.مرده:شما مرینت دوپن هستین؟مرینت:بله.مرده:به فرمایید داخل.در باز کرد لباسم یه دست کشیدم رفتم داخل کلویی با استرس منو نگاه میکرد استرس از چشماش میبارید یه مرد کنارش ایستاده بود.هیکلی بود موهای خاکستری داشت چشمای مشکی کت سرمه ای تنش بود خیلی رسمی بود اشاید همون باشه.کلویی:سلام مرینت خوش اومدی.مرینت:ممنون بابت مهمون نوازی تون. مرد که کنار کلویی بود لبخند رزایت بخشی زد نمیدونستم کیه ولی میدونستم باید خیلی معدب باشم .مرده:سلام خانوم مرینت ممنون که پذیرفتین به عمارت ما بیاید.کلویی:مرینت جون از تین طرف بیا باهم حرف بزنیم بلخره ماقراره باهم کارکنیم.دنبال اون مرده کلویی راه افتادم.کلویی انگار کمی اروم تر شده بود خیلی اروم با اون مرد حرف میزد رفتیم روی مبل تک نفره نشستم کلویی اون مرد جلوم روی مبل دو نفره.مرده:بزار من خودمو معرفی کنم من گوستاو برژوا هستم پدر کلویی.مرینت:خوشبختم.کلویی:خوب مرینت من قبلا کم برات توضیح دادم پدرمم از المان اومده تا ترو ببینه در مورد صدات نظر بده ولی قبلش تا کمی یخت اب شه برات کمی توضیح میدم خوب تو قرار خواننده و اسپانسر ما باشی البته مدلم هستی تو باید کمی بیشتر حرف بزنی یعنی نباید خجالتی باشی تو قراره بری جلوی دوربین و جلوی مردم کنسرت اژرا کنی باید به این مثال عادت کنی .مرینت:متوجه هم ولی خوب چه کارکنم از اولم اینجوری بودم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالی بود
عرررررررررررر واقعا فک کردم فرشته نجاتش آدرینه 😂
عالی بود اجو
مسی اجی
فربونت
اجی ببخشیدا ولی بنظرم یکی دیگه ننویس اونوقت شاید ما دیگه زنده نباشیم از بس دق میخوریم بابا دق دوتا داستان بسمونه🤧😩
چشم😂😂😂
عالیییییییی بود
نمیدونم میل خودت
مسی
عجب
عالیییییییییییییییییییی بودد 👩🏻🎤💕
(فکرد کردین به همین زودیا ادرین مرینت همو میبینن؟نه کور خوندین کلی کار دارم باهاشون)نه عاجو داستانایی که مری برادر داره همیشه اینطوریه من عادت کردم😐😂
نه اجی هیچ ربتی به مارسل نداره اخه میخوام داستان جنجالی کنم به همین دلیل 😂
عالی بودددد
مرسیییییی
عـالی مثل همیشه
ممنونم قشنگم
عالییییییییییییییییییی
مسی
عالی
آجی من هر داستانی که مرینت یه داداش داره رو خوندم مرینت اولای داستانم به برادرش تکیه میکنه ولی بعد میره با آدرین دیگه به داداشه نگاه نمی کنه😂😂
دقیقا😐👏
حرف حق😐👌