taehyung*P⁴*

پارته چهارم‌ اوممممدد😁💟 بیاین باهم صادق باشیم‌،براش زیاد زحمت نکشیدم چون فقط داشتم تایپ میکردم دیگه😂تایپ کردن که خستگی نداره🤷🏻 ولی لایک واجبه.لطفا اون قلبه سفید رو برام قرمز کنین‌😁😚💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜

خیلی خسته بودم.ولی چه کنیم!؟ با ته هماهنگ کرده بودم همدیگرو ببینیم.فکر میکردم منو به یه جایی مثه کافه یا رستوران دعوت کنه.ولی منو دعوت کرده بود خونش😐پسره ی غیره رمانتیک😑اااییییشششش. ولی بازم اشکال نداره.احتمالا خونش شیکه دیگه🤷🏻 قرار بود امروز ساعته 3 برم خونش. الانم که ساعت 12:56 بود.پس باید شروع میکردم به آماده شدن. یه دوش گرفتمو یکی از لباسام رو انتخاب کردم،اوتوش کردمو گذاشتمش رو تخت.جلو آینه نشستمو شروع کردم به خشک کردن موهام.خب راستش قبلا قیافم رو براتون توصیف کرده بودم پس احتمالا یادتون میاد که کفتم با موهام خیلی مشکل دارم😭

عععاخخخخ.دردم گرفت.😫آخه چرا من همیشه باید با موهام کلنجار برم😭......(سه دقیقه بعد) هوفففف بلاخره درست شد.موهام صاف شد.خب الان دقیقا ساعت 2:07 شده.یسسس.دارم عالی پیش میرم.فکر کنم دقیقا سره ساعته سه اونجا باشم.هوهه.الانم که تمامه کارام رو رسیدمو باید یه چیز بخورم. یه چیزه حاضری واسه ناهار خوردم.خب،شاید براتون سوال پیش بیاد که چرا من همش غذایه حاضری میخورم! امممم،من عاشقه غذا درست کردنم ولی حوصله نمیکنم.و تازه الانم قشنگ همچی رو مرتب کرده بودم و خودمم آماده بودم.نمیتونستم بشینم واسه خودم غذاااا درست کنمممم کهههه

لباسام رو عوض کردمو یه آرایشه لایت و طبیعی کردم.زیاد از آرایش کردن خوشم نمیومد.همین قیافه ی طبیعیه خودم خوبه😎 تا وقتی آماده شم ساعت شد2:54. واتتتت،من انقد قشنگ برنامه ریزی کردم آخرشم باید دیررررر برممممممم!!!! البته خب اشکال نداره چون اون تو خونه ی خودشه.بیرون نیست که بخواد منتظر بمونه😑 خب حرف زدن دیگه بسه! بریممممممم

تو ماشین نشستمو صندلیم رو درست کردم.قُلنجه گردنم رو شکستمو یه نفسه عمیق کشیدم.و خیلی صدا دار نفسم رو دادم بیرون.کیفمو از رو صندلی کنارم برداشتمو گوشیمو از توش گرفتم.لوکشینی که ته برام فرستاده بود رو باز کردم و گوشی رو گذاشتم جلوم که بتونم ببینم.اوه،یس.خونش نزدیکه.سریع میرسم.ماشین رو روشن کردمو راه افتادم.

بعده نیم ساعت رسیدم.(چقد سریع رسیدی ا.ت😐اگه این سریعه آرومت چیه‌😑) وایییییی.ساعت 3:24 بود.ولی خب اشکل نداره زیاد دیر نکردم.(😐) سریع از ماشین پیاده شدمو رفتم جلویه در.زنگ زدم. +سسسلااامم ا.ت _سلام +خوبیی؟ _آرههه +چه خبرررااا _میشه درو باز کنی😅 +عه ببخشید.بیا توو _ممنون.

این پارت خیلی کم بود میدونم.ولی واقعا هر کاری میکردم نمیتونستم بزارمش چون نه عکس بارگیری میشد که یه جا بنویسم بعد فقط عکسش رو بزارم،نه میتونستم بنویسم چون وقتی مینوشتم نمیدونم چیچی میشد که میگقت این صفحه خطا میده😑ولی پارته بعد رو سعی میکنم بیشتر بزارم...