
From now on it will be beautiful
𝐴𝑑𝑟𝑖𝑛💚#خوب کلویی چیزی پیدا کردی؟ خندم گرفته بود دارینا کنارش روی مبل نشسته بود با موهاش بازی میکرد قیافش دیدنی بود خدایی.کلویی:اره ولی نه انچنان.ادرین:حالا چی هستش؟کلویی:نمیگم اول باید ادرینا برداری•_•ادرین:ادرینا بیا ببینیم کلویی چی میگه.ادرینا:چشممم.اومد کنارم ایستاد .الیا:بگو دیگه نصف جونمون کردی.کلویی:تونستم ایمیلشونو در بیارم!ادرین:چچچییی؟؟ جان من این که عالیه خیلی خوب شد کارت عالی بود کلویی.نینو:نه بابا این دیگه زیادی خوبه از کجا گیرش اوردی؟کلویی:اون دختره که دست گیرش کرده بودیم اون بهم داد.ادرین:بهتر از این نمیشه خدا حالا میتونیم خیلی کارا کنیم .لوکا:خوب الان به کارل زنگ میزنم اگه بتونه ایمیلشونو حک کنه میتونه مکانشون در بیاره.ادرینا:من میرم بخوابم خاله مرینت انقدر زن خوبی بود که حتی وقتی میخواست منو بخوابونه نخوابیدمو خودمو به خواب زدم دلم براش تنگ میشه.الیا:باشه تو برو ما کار داریم.ادرینا از اتاق رفت بیرون در بست.نینو:کم پیش میاد ادرینا از کسی خوشش بیاد نه.ادرین:اره احتمالا واقعا دختر مهربونی بوده که تونسته دلشو به دست بیاره(مری من خیلی مهربونه چی فکر کردی)کلویی:ولی دختر بیچاره مادر پدرش مثل برده باهاش رفتار میکنن من خودم دیدم.لوکا:خداحافظ ...بچه ها کارل الان میاد .ادرین:تو داشتی با کارل حرف میزد!
لوکا:اره خوب مگه چیه؟الیا:خیلی خ.ر.ی!کارل:من اومدم!ادرین:یا امام تو دیگه از کجا پیدات شد!کارال:پارک سر کوچه بودم..!لوکا:نمی دونم ولی شبیه چی میای دلم میخواد بکشمت.کارل:خوب چه کنم گفتی منم سریع اومدم خوب اون ادرس ایمیل با یه لبتاپ به من بدین ببینم!کارل پسر خوبیه خیلی شوخه ولی زیادی روی اعصابه موهای طلایی داره چشمای یخی پوست سفید ساف بینیه کوچیکی داره که به فورم صورتش میخوره .ادرین: اینایی که گفت بهش بدین من برم یه گشتی بزنم برگردم.پالتومو گرفتم رفتم بیرون از اداره من رئیسم باید بتونم هر موقیتی رو کنترول کنم ولی بحس اون باند میشه من.....من.....اه از هرچی خلافکار متنفرم اه اه اه .رفتم تو پارک روی چمنا نشستم بیشترشون یخ زده بودن . تازه شاید اندازه یک ساعته که برف داره میباره ۸ روز دیگه کریسمسه یعنی تا اون موقع میتونم حداقل بفهمم رئیسشون کیه؟از وقتی مامان بابام جلوی چشم منو ادرینا کشته شدن حیلی میگذره انقدر تلاش کردم که به اینجا رسیدم اون موقع ۱۶ سالم بود ادرینا۳ سالش بود هنوز که هنوزه کابوس میبینه اگه بتونم اون بامد دستگیرکنم نه تنها که میتونم انتقام مادر پدرمو بگیرم تازه میتونم جون خیلیا دیگه هم نجات بدم اره من باید بتونم اون باند گیر بندازم
ببخشید کم بوددددد اخه بابام خونست نمی تونم زیاد گوشی دستم بگیرم😬😬😬لایک کنید بلشه ممنوننن
فالو: فالو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییییییییییییییییییی بودددددد عاجییی•-•🤍🍓
من بابام زیاد کار نداره ولی مامانم... 🙂😐😂
کلا با بنده کار دارن
😹
آجی نمیدونم چرا هزار دفعه اینو بخونم باز حس میکنم کارل دخترع........
😂😂کارل درست تلفظ کنی میفهمی که پسره
عالی بود آجی بعدی را بزار
مرسی
امروز نمیتونم بزارم
فردا
اوکی بتش
❤❤❤❤
𝐿𝑜𝑣𝑒
خیلی عالی بود
مرسی
عالی همینو ادامه بده
ممنون چشم
حرف نداشتتتت
مرسییییی
عالی بود آجی
منم بابام خونس نمیتونم گوشی زیاد دستم بگیرم...
اره بابا خونن ادم میترسه تکون بخوره
بینظیررررررررررررررررررررررررررررر بود اژولی😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😻😻😻😻😻😻😻😻😻😻😻😻😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆💕💕💕💕💕💕💕💕
اجی یک سوال مرینت کجاست چرا تو این پارت نبودش؟
مرسی
خوب از پارت بعد دوباره میاد بعضی از پارتا شاید نباشه
عالی مثل همیشه
بنظرم من کیم
مرسی
نمی دونم
بزار یکم راهنمایی کنم
اجیت بودم یه مدت به داستان نظر نمیدادم فقط لایک میکردم