اونایی که نفرتی‌که‌به‌عشق‌تبدیل‌شد رو میخوندین بیاین تو

یه بار دیگه ام گذاشتم نمیدونم چرا رد شد ناظر جون من حرف دلم رو گفتم و حتی ف.ح.ش و یا حرف بدی نگفتم فقط دارم از تستچی میرم . شمائم این مسخره بازیتونو بذارین کنار، بعضیاتون حتی یه نگاه به تست نمیندازین فقط برای گرفتن اون دستاورد م.س.خ.ر.ت.و.ن رد میکنید من کاربر "آرمی بدبخ"ام . اکانتم بی دلیل پرید... داستان "نفرتی که به عشق تبدیل شد" رو مینوشتم... تا فصل دو تا پارت ۱۹ اومده بود🙂هیچوقت چیز بدی ننوشتم توش رسما اکانتم بی دلیل پرید من یه مدت به شدت حالم بد بود و از همه متنفر بودم. بعد یه روز تستچی رو توی سرچام پیدا کردم. ثبت نام کردم، چند ماه بعد تصمیم گرفتم داستانم رو شروع کنم داستانم رو که شروع کردم نسبتا ازش استقبال شد... لایکا و کامنتا زیاد بود.... همینا باعث شد حال روحی قبلیم یکم بهتر بشه .. توی دوماه، هررور هفتاد خط داستان مینوشتم و شوخی هم نمیکنم هربار میشمردم تا ببینم هفتاد خط شده یا نه. دوماه حتی وقتی کلاسم تموم میشد و داشتم از خستگی هلاک میشدم میشستم مینوشتم حتی هرکس اسمش رو بهم میگفت و باهم اجی میشدیم، حتی با اینکه زیاد بودن افراد اسم تک تکشون رو حفظ بودم و هنوزم یادمه 🙂💔 چند روز پیش تستچی رو باز کردم هرکار میکردم اکانتم باز نمیشد..‌ بعد اسم داستانم و اسم اکانتم رو سرچ کردم ، هیچکدوم نبودن🙂 قلبم قشنگ تیکه تیکه شد، تا دو روز فقط گریه میکردم و دروغ نمیگم واقعا حالم بد بود نوشتن اون داشتن تنها انگیزم برای  خوشحال بودن بود . هنوزم تموم پارت هارو متنشون رو دارم ولی دیگه اینجا اپلود نمیکنم. میخوام کوچ کنم برم واتپد. هروقت گذاشتمش همینجا یه تست میسازم میگم.... خدافظ:))

ناظر خواهش میکنم، نمی‌خوام بدون خدافظی برم منتشرش کن. لطفاً:))

🖤🖤🖤🖤🖤

🖤🖤🖤🖤🖤