I love my bodyguard ❤️ 3.

بعد از 1 یا 2 دقیقه از هم جدا شدیم فلش بک به زمانی که آدرین هنوزتو پارکینگ بود $بعد از اینکه از دست آدرین فرار کردم رفتم پیش بابام که اجازه بگیرم گلدیلاکس بیاد پیشم (تا ماجرا امروز رو براش تعریف کنم) اجازه داد از اتاق بابام که آمدم بیرون زنگ زدم به گلدی تا بیاد پایان فلش بک $داشتم کم کم از آدرین فاصله میگرفتم که یهو..... 👀

یکی اومد تو......... . گلدی بود _ترسیدم رومو که برگردوندم دیدم کراش و دختر همسایه جک اینا هستن تعجب کردم (# : گلدیلاکس) #دیدم اول میخواستم برم دعوا ولی دیدم مرینت یه دستی به معنای برو بیرون به خدا برات توضیح میدم منم رفتم بیرون ولی گوشمو چسبوندم به در که نکنه این پسره داره مری رو.................. میکنه ولی فقط صدا خنده و ب‌وس‌ و اینا میومد باید می‌فهمیدم قضیه چیه یکم فکر کردم چهره پسره خیلی برام آشنا بود آهان فهمیدم دوست دوران بچگی چک (کراشش) هس خوب فکر پسر بدی باشه

$گلدی که رفت بیرون ترس کل وجودمو گرفت یکمی سریع از آدرین جدا شدم و با شنیدن حرف آدرین مو به تنم سیخ شد _گلدیلاکس اینجا چیکار می‌کنه؟ $با یکم بغض و جیغ گفتم جنابعالی از کجا رفیق صمیمی منو میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!! _با خنده گفتم این کراش داست صمیمیم جک هست 😂🤦‍♂️ $جک؟ _إره شما جک رو از کجا میشناسی؟؟؟!!! 😡 $منحرف حسود خودم جک کراش گلدیه _یعنی این دوتا روهم کراشم!🥴😵 $انگار بیا بهم برسونیمشون _اوکی من میرم به جک زنگ میزنم که بیاد برج ایفل بعد تو هم اول به گلدی ماجرا رو بگو بعد تو و گلدی هم آماده بشین منظورم اینه که چون خیلی معلومه 5 دقیقه ای آماده شده یه لباس دخترونه تر و یکم آرایش و اینا فقط چیزه به خودتم برس چون دوست ندارم بقیه رلم رو با پتو تو خیابون ببینن $خیلی پرو ای با بالشت افتادم دنبالش که از اتاق فرار کرد # همین پسر آدرین در رو باز کرد منم که فال گوش وایساده بودم افتادم تو اتاق مری و پخش زمین شدم هودیمو تکون مو پسر رو شوت کردم اونور تا برم پیش مری تا آمدم حرف بزنم مری جلو دهنمو گرفت و منو کشید تو 5 دقیقه بعد که همچی رو فهمیدم مخم پوکید با لکنتی که حیجان داشتم گفتم وا وا واقعا جججججججج جک عا عا عا عاشق منه؟؟؟؟ 🥺 😭 $آره به خدا #مرطت رو جوری محکم بغل کردم که اگه باردار بود بچش میمرد 😂😂😂😂😂😂

_ از اتاق مری بیرون آمدم پله هارو دوتا یکی اومدم پایین که به یکی خوردم دیدم این گابريل رو مخه سلام و معذرت خواهی کردم (گابريل : @) @آقای دوپن چنگ چه خبر هست _هی هی هیچی آقا مرینت (با فاصله گفتم) خانم گفتن برم ماشین رو حاظر کنن @صحیح میرم بالا ببینم دخترم اگه امروز ازت راضی بوده میتونی بمونی دستی بقل لبش که رژلبی بود کشیدم و روبه روش گرفتم و گفتم شما مجردین؟ به من چیزه دیگه ای گفتن با نفس نفس گفتم

بله آقا مجردم و فقط رل دارم @باید از خانواده اشراف زاده ای باشه چون از رژ لب مارک شرکت من زده _آروم گفتم : نه آقا فقط پولدار هستن (چون همه اشراف زاده هارو میشناسه) @صحیححححح

این قسمت اسم دار هست و اسمتشاولین بوسه هست