کارمن سندیگو

اون یه قهرمان بزرگه این داستان بر عکس داستان های دیگه فقط منتقه اون قهرمانی که کار های خوب رو تو لباس دزد انجام میده

از زبان‌ کارآگاه:اون جا و ببینید کارمن سندیگو. باید بگیرمش. از زبان‌ جونس: مواظب باشید کارآگاه. از زبان کارآگاه: تو دخالت نکن کارمن سندیگو می‌خواهد جلوی یک دزدی دیگر وایل را بگیرد کارمن مشغول دویدن روی سقف است که سلاح مخفی‌ ش به نام بازیکن از توی هدفون به کارمن می‌گوید دوربین ها غیر فعال شد کارمن وارد موزه می‌شود به سراغ الماسی که وایل می‌خواهد بدزد میرود که ناگهان چیزی به چشمش میخورد

الماس را رها می‌کند و سراغ آن می‌رود از زبان‌ بازیکن:الماس رو برداشتی؟ از زبان‌ کارمن:نه یکی بهترشو برداشتم. بازیکن:امید وارم ارزشو داشته باشه که یک الماس 5 میلیارد دلاری رو ول کردی. کارمن:الماس ارزشپولی داره ولی چیزی که بر داشتم ارزش معنوی داره و برای من خیلی با ارزشه.

کارآگاه بالاخره می‌رسد و می‌گوید دستا بالا کارمن می‌گوید به همین خیال باش و به سمت سقف میدود کارمن که می خواهد کارآگاه را سر کار بزارد بیشتر ویدود و به خود پیچ و تاب می‌دهد و سپس از روی سقف به زمین میپرد و با بال های جت خود شروع به پرواز می‌کند به ایست. آه قطار می‌رود و سوار قطار میشود

در قطار همکلاسی قدیمی خود با لقب کراکر را می‌بیند و به یاد زمانی که در وایل با هم درس‌ میخواندند می افتد

کراکر وقتی می‌بیند کارمن در دست خود گوشی دارد سلاح مخصوص خود را در می‌آورد و دست کارمن را با آن می‌سوزاند و می‌گوید درس‌ فیزیک با سلاح چه زود یادت رفت کارمن میگوید نه یادم بود با خودت وسایل الکتریکی بر ندار

کراکر می‌گوید میخواهم بدانم تو کی هستی و اصلا پایت چطور به دانشگاه خلاف کارا(همان وایل) باز شد و اصلا اسم داقعیت چیه

سپس کراکر سلاح خود را بر می‌دارد و به سمت کارمن می‌گیرد کارمن می‌گوید باشه میگویم

ببخشید جای هیجانی قط کردم🌹

می‌بینید که نوشتن تست هایی که با عقل جور در میاد و منتقیه خیلی بهتر تست هایه که به جادو، معجزه و اینا ربت داره🌹🌹

لطفا لطفا ظر بدید🌹