شروع من و وی در بیمارستان پارت هفتم

خوب یادتون هست پارت قبل ؟؟ ) تهیونگ میره جلوی اینه ی wc و میگه : من از این به بعد تهیونگ دیگه ای میشم . جوری که هیچ وقت ندیدین ............

یه چند وقت گذشت تو اون مدت ته اصلا فعالیتی رو ویروس یا هرچیزی نداشت . حضورش کمتر و کمرنگ تر شده بود و تیهر ها خوشحال .( تهیونگ هیتر زیاد داشت به خاطر اینکه گرل*فرند داره ) . روز فن ساین رسید و کلی فن بودن . اعضا دقت کرده بودن تهیونگ خیلی ساکته برای همین خیلی گرم میگرفتن تا خبرنگارا و فن هایی که اونجا بودن زیاد متوجه نشن . تهیونگ یه هندزفیری گذاشته بود تو گوشش یعنی همه ی اعضا داشتن پی دی نیم همش حرف میزد تو گوشش که تهیونگ هندزفیری رو در اورد . فن ها به ترتیب میومدن و وی به زور امضا میداد .

تقریبا همه امضا گرفته بودن و یه چند نفری مونده بودن . یه فن : اوپا . اوپاااا . تهیونگاااا میشه بهم امضا بدی ؟ تهیونگ : من اوپای تو نیستم لازم نیست بخاطر گرفتن یه امضا اینقد ناز و نوز کنی ( یارو رو اسفالت کرد با این حرفش😂😐) همه ساکت شدن ، پی دی نیم اومد تا اوضاع رو جمع و جور کنه .... ( چرا احساس میکنم پی دی نیم خیلی نقش پررنگی تو داستانم داره ؟ یادم باشه یه داستادن ا/ت و پی دی نیم بنویسم😐 )

پی دی نیم اومد تا واوضاع رو جمع و جور کنه . پی دی نیم : براوو براووو . واقعا تهیونگ بازیگر فوق العاده ای هست . ما خاستیم فن ها رو متعجب کنیم با هنرمندی تهیونگ . اعضا هم همش تایید میکرد و میگفتن اره واقعا که هنرمنده ولی تهیونگ اصلا اهمیتی نمیداد . فن ساین تموم شد . اعضا رفتن اتاق تا گریمشون رو پاک کنن و تهیونگ نرفت و رفت بالا پشت بوم .

اعضا تو ی اتاق ساکت و نگران بودن . جیهوپ : این اون تهیونگی که بعد عملش بود نیست . جیمین : نه نه نه نه نباید دوباره تکرار شه ایندفعه تهیونگ نابود میشه ( ممکنه الان منظور جیمین رو نفهمید ولی اروم اروم متوجه میشین منظورش چیه ) جونگ کوک: نه معلومه اجازه نمیدیم اون تهیونگ قدیمی شه نباید همچین چیزی رخ بده نباید . شوگا داد زد و گفت : بس کنیدددددد . نمیدونید اگر دوباره تهیونگ قدیم شه چی میشه ؟ دکترش گفت برتر میشه حتی ممکنه .... حرفشو خورد .

جین : بچه ها . اروم باشید . پی دی نیم رفت تو بالا پشت بوم دیدن تهیونگ . پی دی نیم داد میزنه : تهیونگگگگگ . تهیونگ بر میگرده و پی دی نیم یه یدونه میزنه تو صورت تهیونگ . پی دی نیم : معلوم هست داری چیکار میکنی ؟ دیوونه شدی ؟ من پول نمیدم که ابروی چندین سالمو به باد بدی . همین الان میری لایو و کلی گرم میگیری در غیر اینصورت ... تهیونگ با داد حرفشو قطع میکنه : در غیر اینطورت چی ؟؟ هاااااا چیی ( دادشو قشنگ تصور کنید ) در غیر اینصورت میکشی ؟ یا اخراجم میکنی ؟ چی ؟ پی دی نیم اومد یکی دیگه بزنه تهیونگ دستشو میگیره و میگه : برای من تایین و تکلیف نکن . تهیونگ پی دی نیم رو میبره نزدیک لبه پشت بوم و گفت : بندازمت پایین ؟ اره ؟ هه ( میخنده خنده ی درد ناک قشنگ تصور کنیااااا خنده ای که گریه داره تو صداش ) هههه من دیگه اب از سرم گذشته فهمیدی ؟ خستم فقط . ( اینجا رو اروم و دردناک میگه ) پی دی نیم رو ول میکنه و میره . ( عکسه مرتبط با خنده ی تلخ تهیونگ بود گفتم بزارم💔😔)

تهیونگ میره تو خیابون انگار نه انگار که معروفه اما بادیگارد ها دنبالش بودن ولی محلی نمیداد . کراواتشو شل میکنه و تاکسی میگیره و قبل اینکه سوار تاکسی شه داد میزنه و به بادیگارد ها میگه : اگه دنبالم کنید هیچوقت منو هیچ کس نخاهد دید . سوار میشه و یه لبخندی باز درد دار میزنه و سرشو میزاره رو صندلی ماشین و چشماشو میبنده . راننده تاکسی : اقا کجا میرید ؟ تهیونگ : هرجا فرقی نمیکنه . تهیونگ به راننده تاکسی : میدونی دلم چی میخاد ؟ بلیط یه طرفه خنده داره نه ؟ راننده تاکسی فکر کرد تهیونگ دیونست و هیچی نگفت . ........

پی دی نیم زنگ میزنه به ا/ت و و ا/ت جواب میده . پی دی نیم : تهیونگ اونجاست ؟ ا/ت : نه نیست چطور ؟ چیزی شده ؟ پی دی نیم قطع میکنه . ا/ت : الو الو الوووو . ا/ت نگران میشی و لباس میپوشی و میری دنبال وی . ) بریم سراغ وی . راننده تاکسی بعد چند ساعت رانندگی : اقا من باید برم خونه و اینکه شما چقد پول دارین ؟ من باد اینجا پیادتون کنم بیشتر دیگه نمیتونم جایی ببرمتون . تهیونگ چشماشو باز میکنه و میگه : .. اها .... باشه ... همینجا پیاده میشم . تهیونگ کلا کیف پولشو میده به راننده تاکسی . راننده تاکسی : اقا این زیاده . تهیونگ : نیازش ندارم . برای خودت . تهیونگ همینطوری داغون قدم بر میداره و یه خرابه میبینه و به دیوارش تکیه میده و اروم زمزمه میکنه : دلم برای قبلنای خودم تنگ شده .....💔( تصویر رو ببین)