4 اسلاید صحیح/غلط توسط: نیتا انتشار: 3 سال پیش 235 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام من اومدم با قسمت بعد اون قسمت ۱۰ لایک شد این اومدم بزارم. خب قسمت بعد هم ۱۰ لایک .
💙جایی تشریف میبری؟
🤍به شما مربوطه؟
💙نه، ولی باید بدونم کجا میری پدرت تورو به من سپرده .
🤍مجبور نیستم جوابتو بدم
💙مرینت چت شده از صبح داری با من اینجوری میکنی
🤍با تو ؟ چطوری میکنم؟
💙مرینت مثل همیشه باهام نمیگی،نمیخندی
🤍چرا باید باهات بگم بخندم مگه تو کی هستی؟
💙از من بدت میاد؟
💙من برادرتم .
🤍شاید ،
برادر؟
تو فقط یه دوست ساده ای فهمیدی .
حالا اجازه دارم برم..
💙بفرما برو👋
°_°.ل
نمیدونم چش شده ، انقار از حرف من برداشت بدی کرده ، باید بهش بگم راستشو یا یه جوری گندمو درست کنم اخ مرینت اخ که تو کارات معلوم نیست .الان کجا پاشده رفته خدا میدونه اگه دنبالش برم بدتر میکنه باهام ، اگه بلایی سرش بیاد چی .
چیکار کنم؟
زنگ میزنم به الکس .نه ممکنه اون نگران بسه . برم دنبالش یا نه برم یا نه 😫
منتظرش بمونم بهتره بزارم یکم تنها باشه شاید از یه چیزی ناراحته داره سر من خالی میکنه .
اره حتما همینطوره چونکه این مرینت شاداب و خندون من نیست.
^_^.م
رفتم بیرون تا راحت تر نفس بکشم ، سوار ماشینم شدم و راه افتادم .
اخ اخ نگفته بودم من ماشین دارم .
زیادم مدل بالا نیست یه رنو مشکی دارم خلاصه زدیم به دل جاده همینجوری میرفتم و میرفتم اصلا نمیدونستم دارم کجا میرم فقط پامو میزاشتم رو گاز و تند تند ماشینارو رد میکردم که گفتم لهتره بزنم بغل تا کار دست خودم ندادن رفتم کنار یه دره زدم بغل (نمیدونم پاریس دره داره یا نه له بزرگی خودتون ببخشید)
نشستم و به پایین خیره شدم و داد میزدم و گریه میکردم .
خدایااا خسته شدم ، این چه زندگی ای هست که من دارم عاشقم ولی نمیتونم عاشقی کنم،بچه بودم اما نتونستم بچگی کنم، مادر که ندارم، پدرمم که ازم دوره و خواهرمم باید دور کنم از خودم تا اسیب نبینه چرا چرا😭😭
💛💛💛💛💛💛💛💛💛
اسلاید بعد . قسمت بعد ۱۰ لایک
چرا انقدر زندگی برای من از همین اول راه سنگ پرت میکنه، خدایا من عا.ش.قش.م . اما حیف که این حس باید بمیره ، بیچاره لوکا که چقدر من دارم عذابش میدم حتی نمیتونه بهم بی محلی کنه
کاش بتونم بهش بگم عاشقشم.
هعیییی ...
^_^.م
گوشیمو روشن کردم دیدم یا خدا ۱۱ تا تماس بی پاسخ فقط ۵ تاشون از لوکا بود ۵ تاشونم الکس اون یه دونه هم ادرین بود ..
چیکارم داشته ؟
حتما کار مهمی بوده
&-&.آ
داشتم تو اتاقم با نینو چت میکردم که عموم صدام زد ..........
*ادرین پسرم بیا کارت دارم
-چشم الان میام عمو جون
.............................................
رفتم پایین که بهم گفت::
* ادرین جان من با آلیس جان تصمیم گرفتیم که تورو برای تحصیل به یک مدرسه شبانه روزی در پاریس بفرستیم
-چشم عمو جون هرچی شما و زن عمو میگید.
*حالا هم برو تو اتاقت کمکم اماده شو فردا صبح پرواز داری .
فیلیکس پسرمبرو به ادرین کمک کن
+چشم پدر
&-&.آ
اسم پاریس که اومد خیلییی خوشحال شدم قراره برم همون شهری که مرینت رفته .ولی نمیدونم چرا انقدر خوشحالم ..
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
(ف).....از زبان فیلیکس.
&-&...از زبان ادرین
^_^......از زبان مرینت
°_°....از زبان لوکا
:)....از زبان الکس
»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
(ف).
عجیبه!
ادرین همیشه مخالفت میکرد په چرا وقتی اسم از پاریس اومد انقدر خوشحال شد واقعا نمیفهمم
+ میگم ادرین چرا انقدر زود موافقت کردی با حرف بابام.
-خب چونکه واقعا به تحصیل خارج از شهرمون این فضا نیاز داشتم .
+اها، ولی اخه شهر های دیگه ای هم بودن چرا پاریس؟
- اخه پاریس خاصه و شهر خیلی زیباییه بهتر از اینجاست که
+ ولی تو مشکوک میزنی یه کاسه ای زیر نیم کاسته
-نه بابا ، گفتم بهت که به این تحصیل نیاز دارم
+ باشه.
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
کی پارت بعدی رو میزاری ۱۳تا لایک داری
عالی بود😍
پارت بعد رو سریع بزار😆
عالی
خیلی خوب بود😍😍
عالیییییییییییی بود