
سلامم💘💘
از زبان نویسنده: کت نوار و لیدی باگ همزمان گفتند: بزن قدش🙌🙌 لیدی باگ🐞: خداحافظ پیشی👋👋 کت نوار 🐾: خداحافظ باگابو👋 راستی میتونم یه سوال ازت بپرسم؟ لیدی باگ🐞: البته چی شده پیشی؟ کت نوار 🐾: تا حالا شده از اینکه کسی که د•و•س•ت•ش داری یکی دیگه رو د•و•س•ت داشته باشه ناراحت بشی؟😔( اخی داره راجب خودش حرف میزنه🥺🥺) لیدی باگ🐞:خب اممم البته خیلی ناراحت میشم😐😐 کت نوار🐾:پس میتونی منو درک کنی از اینکه میبینم تو به من اهمیت نمیدی قلبم میشکنه 😟😟( قربون قلب تو برم من🥺) لیدی باگ🐞: من شرمنده ام کت ولی خب قلب دیگه دست خود آدم نیست🥺🥺 خداحافظ 👋👋
نویسنده: و لیدی باگ یویوش رو باز کردو رفت کت نوار هم به خونه رفت و گفت🐾: پلگ کلوزف( درست گفتم؟) نویسنده: آدرین رو تخت افتاد و گفت🐾: پلگ چرا لیدی باگ منو د•و•س•ت نداره آخه مگه من چیم کمه؟😓😓 پلگ: خودتو نالاحت نکن عزیزم دلست میشه ❤️ و آدرین رو بغل کرد🥺 از زبان مرینت🐞: تیکی دیگه خسته شدم از دست کت نوار هزار بار تا حالا بهش گفتم من ع•ا•ش•ق یکی دیگه هستم ولی دست بردار نیس 😞😞 تیکی : خب مرینت اون بیچاره هم حق داره تو تا حالا هزار بار دلشو شکستی بایدم اینجوری باشه( قربون دهنت تیکی جون🤩🤩) مرینت🐞: هی نمیدونم چیکار کنم😔😔 نویسنده: و خوابید .
صبح روز بعد☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ مرینت مدرسه رفت هنوز به خاطر کت نوار خیلی ناراحت بود الیا🦊: هی چی شده دختر؟ باز با کت نوار دعوات شده؟مرینت🐞: نه دعوا نیفتادیم (ارع جون عمت😒😒) فقط برای اینکه هر روز دارم دلش رو میشکنم ناراحتم اخه خودش تقصیر داره میخواست ع•ا•ش•ق من نشه خودش میدونه من یکی دیگه رو دوست دارم😩😩 الیا 🦊: از دست شما😐😐 یکدفعه کلویی اومد داخل کلاس کلویی : هی نیتن برو کنار سابرینا تابلو رو خیلی اروم بزار کنار میزم😌😌 سابرینا: چشم کلویی نویسنده: و سابرینا تابلو رو خیلی اروم گذاشت کنار میز ناگهان کلویی داد زد: هی سابرینا مواظب باش تابلوی ادرین قشنگم رو شکوندی 😤😤 ادرین 🐾: چی تابلوی من؟ 😳
منتشر کن ناظر جاننننن❤❤❤ لطفا لایک و حمایت کنید💙💙

( راستی ادرین تموم مدت توی کلاس بود و به خاطر لیدی باگ هم ناراحت بود) کلویی: آدرین جون این تابلو برا تو آوردمش مدرسه تا تو هم ببینی 😊😊 سابرینا پارچه رو بردار سابرینا هم پارچه رو برداشت همه از دیدن تابلو تعجب کردن مرینت🐞: وای چقدر قشنگه 🥰🥰🥰( عکس اسلاید👆👆)الیا🦊: اهمممم😏😏 مرینت 🐞: چیزه یعنی اممم طرح تابلو خیلی قشنگه یعنی تو هم قشنگی تابلو هم قشنگه 🥴🥴 الیا زد تو سرش 😂😂آدرین🐾: خیلی ممنون کلویی واقعا قشنگه❤️❤️ (قیافه مرینت:😤😤) نویسنده: خانم بوستیه اومد تو کلاس و گفت: شرمنده بچه ها که آنقدر دیر کردم کلویی میتونی بشینی خب بچه ها کتاب مطالعات رو... نویسنده: ناگهان صدای بوم اومد خانم بوستیه: بچه ها ابر شرور اومده سریع برین یه گوشه قایم بشین تا کت نوار و لیدی باگ اوضاع رو درست کنند 😨😨😨 همه بدو بدو از کلاس بیرون رفتند کلویی: هی سابرینا مسخره برو کنار الان تابلوی آدرین جونم خراب میشه😤😤 نویسنده: ولی سابرینا به حرف کلویی گوش نداد و اونو بیرون کلاس برد😂😂 مرینت هم به یه گوشه رفت و گفت: تیکی اسپاتس ان لیدی باگ🐞: زنگ زدم به کت نوار اه چرا این گربه جواب نمیده انگار خودم باید حساب این ابر شرور رو برسم😒😒 رفتم بیرون دیدم ابر شرور گیتاریست شروررررر😧😧😧😧😧😧
تماممممم❤❤❤ باییییی👋👋 لطفا حمایت کنید😘😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییئی😍😍😍
عالیی بود☺💙
عالیییییی بود💕❤
عالییی
مرسی💙
خواهش
واییییی داستانت جالبه
خیلی ممنون💖💖
پارت بعدی رو کی میزاری
امروز گذاشتم عزیزم💜
پارت بعدش هم فردا میزارم کلا این چند روز روزی یه پارت میدم
مگه امتحان نداری
نه هنوز شروع نشدن چند روز دیگه میشن که پارت هارو شاید دیر به دیر بزارم نهایتن فکر کنم 3 یا 4 روز دیگه شروع میشع
آها انشالله همشون رو ۲۰ بگیری
ممنون🫂
همچنین💜💜
راستی یه نکته ای بود که کسی نگفت تابلوی که کلویی اورد مدرسه همون تابلوی قسمت کیوپید سیاه بود که کلویی خریده بود😐😂
عالییییی بوددد❤❤
ممنون🌸🌸🌸
عاااااااااالی
عاااااااااالی
ممنون❤❤
عالی اجو ادامه لطفا😍😍❤
ممنون اجی باشه حتما 😘😘