
ممد رد نکن
از وقتی که سیمو کون(ممد فوش نیست تو ژاپن به معنی احترام به مرد هاست) ازم خواستگاری کرد از قصر رفتم بیرون و الان تو یک نسافر خونه ام،فقط چون تو ارتش کار میکنم مجبورم برم تو قصر،،،،،

شب به یونا گفتم بریم تو جنگل زیر ستاره ها بخوابیم،اما نزدیک شهر بمونیم،یونا با لباس جدیدش و مدل بوی جدیدش اومد:ببین!چه خوشگل شدم میبینی؟
من:این رو از کجا اوردی؟ _-سیمو سان بهم داده _دستم درد نکنه فردا سر کار ازش تشکر میکنم _خودم کردم _آفرین دختر مودب

واو،آسمون اونجا ستاره هاش بنفشه،به یونا نشون دادم،از لای بوته ها صدا اومد. یک دختر که برام آشنا بود و از قدش معلوم بود ازم بزرگتره یکی دو سال،با شمشیر اومد،با اون لباس مشکیش و اون چشم های براق بنفشش رنگ آسمون شده بود،من بلند شدم و شمشیرم و در اوردم،خیلی فرز بود،و سریع!مثل....خدایا اینو کجا دیدم،مثل.......
این روش شمشیر بازی رو میشناسم!مثل آکیکو! یونا:آبجی مواظب باش! من:آکیکو.؟! یهو شمشیرش و زد کنار،و گذاشت تو جا شمشیری سلطنتیش
اکیکو:یوکی؟یونا؟ یونا:آبجی!(بغل کردن آکیکو) منم بغلش کردم،آتیش رو روشن کرد و چند تا کنده ی بزرگ اورد تا روش بشینیم، آکیکو:من تو اسکورت سو، قصر پایتخت این کشور که اسمش هاکُنه است زندگی میکردم،برای شاه کل کشور کار میکردم گفت برم اینجا تا پیامی به شاهزاده برسونم، من:اسم این کشور چی هست.؟(کوری که توشیم)
آکیکو:شینومی یونا:🤣 من و آکیکو یا هم:چیه ؟ یونا:اسمش باحاله،،
خوابیدیم،صبح پاشیدم و اونو بردم قصر، و معرفی کردمش
خیلی خوشحالم که آکیکو رو الان میبینم،اون و یونا هم همینطور!(برو بعدی مهم)

میخوام علامت ها رو بگم: من:❄(یوکی یعنی برف) وقتی با خودم حرف میزنم(یوکی داره میگه):🧠 آکیکو:🔥 یونا:🌊 بقیه هروقت اومدن میگم اینم برا یلدا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اقا من اعتراض دارم این دوتا پایینی چجوری دقیقا چن دقیقه بعد من خوندن و نظر دادن؟😐😂
تست رو ساختم،تو هم دو تا تست جدید بساز دیه
پیش میاد خو😐😂
بیخیال😐😂
میبب تو چرا شدی تبی؟
میبل*
راستش من هم یه داستان آبشار جاذبه ای از نسل جدید ابشار جاذبه مینوشتم ولی فکر کنم کسی خیلی خوشش نیومد نظراتش کم بودن، میشه تو بیای بخونیش و نظرتو بگی؟ اگر خوب بود بگو ادامه بدم
البته
ممنون
عالی بود
وای عالییییییی بود
بسی زیبا بید