ادامههههه❤️
یه خلاصه ای از پارت قبلی بگیم :تهیونگ با صدای بلند گفت : دستت رو بده به من!!! نیکا گفت : چی؟ برای چی؟ تهیونگ گفت : گفتم دستت رو بده😡! نیکا دستش رو به تهیونگ داد. بعد تهیونگ گفت : هِهِ! میدونی این علامت گل رز سرخ کف دستت چه؟ نیکا گفت : نه! چون...... نه! نمیدونم تهیونگ با داد گفت : چون تو معشوقه ی منی 😡 نیکا یهو سرش خیلی درد گرفت و سرش داشت گیج میرفت، نیکا یه دفعه گفت : من....من.... حالم بده.....! همه ی حرفایی که تا چند ساعت پیش تهیونگ بهش گفته بود! داشت توی سرش میچرخید و تکرار میشد! یه صدایی همش میگفت : نیکا..... بیا.... نترس....... تو فقط..... معشوقه ی شیطان.......!! یهو نیکا قش کرد! تهیونگ با خودش گفت : الان که باید استراحت کنه! هر وقت بیدار شد، اگه خواست با من مخالفتی کنه! منم اذیتش میکنم! به بند میکشمش تا نتونه جایی بره! اگه هم لازم بود تو اتاقش حبسش میکنم! اینم مثل معشوقه های قبلی بالاخره خسته میشه و با من راه میاد تنها تفاوت نیکا با اونا اینه که نیکا سرسخت تره پس منم باید مثل خودش باشم و تمام توانم رو به کار میگیرم تا اون رو رام کنم، اما میدونم بالاخره خسته میشه و با من همکاری میکنه 😏😈!! نیکا حدود یک ساعت خواب بود! وقتی میخواست بیدار شه احساس کرد یکی داره بهش میگه : نیکا....... فرار کن...... خودت رو نجات بده.......!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
عررررر
زودتر پارت بعد رو بزار خیلی خوبههه
باشه حتما 🌹
اگه دوتا پارت بعدیو امروز نزاری خودکشییییی میکنممممم 💔😂😐
وااااا برای یه داستان؟ 🤦🏻♀️
پارت بعدیو می زارم تا اون موقع زنده بمون 🤣🤣🤣
هر روز دوتا پارت وگرنه باور کن دیگ زنده نیستم
خدا لعنتت کنه چرا اینقدددد داستاناتتتتت خوبههههه 😂😐❤️💔🤩😍
ا ممممم....... نمی دونم 🤦🏻♀️..... اگه فهمیدی به منم بگو!
باشههههههههههههه
و منی که خودمو جر وا جر میکنم
توروخدا دوتا پارت بعدیو بزارررر
پارت بعددددددد
چشم
تنکسسسسسش
پارت فعد
پارت بعد لطفا خیلی خوب بود
گزاشتمش در حال بررسیه
دستت طلا
پارت بعدیو زود بزاررر❤️😍
چشم عزیزم
پارت بعددددد
چشم
مرسی 🤎🟤🟫
زود زود بزار بقیه شو
چشم حتما