عشق شگفتی پارت ۳ 💜💜

(( از زبون جونگ کوک )) وقتی هوپی زنگ زد بهش بعد قط کرد و گفت $کوکی دوستم گفت که شمارش را براش بفرستم + اوک شمارش......... وقتی شماره رادادم دوستش امد تو خونمون(( علامش=)) = بچه ها کسی که اون را گروگان گرفته هان ووچنگ اون بزرگ ترین مافیای جهانه یهو بیهوش شدم (( اززبون الیس)) بدنم درد میکرد داشتم میموردم نمی خواستم با اون اش**غال ازدواج کنمم اون

(( از زبون جونگ کوک )) وقتی هوپی زنگ زد بهش بعد قط کرد و گفت $کوکی دوستم گفت که شمارش را براش بفرستم + اوک شمارش......... وقتی شماره رادادم دوستش امد تو خونمون(( علامش=)) = بچه ها کسی که اون را گروگان گرفته هان ووچنگ اون بزرگ ترین مافیای جهانه یهو بیهوش شدم (( اززبون الیس)) بدنم درد میکرد داشتم میموردم نمی خواستم با اون اش**غال ازدواج کنمم اون

اون بد ترین موجود در کل دنیا بود وقتی که داشتم با خودم کلنجار میرفتم چند خدمت کار اومدن داخل و گفتن این لباس را بپوش داشتم میپوشیم که یهو یه نفر اومد تو اون عو**ضی بود زد تو گوشم((از زبون جیمین)) وقتی دیدم کوکی رو زمین افتاده همه ترسیدیم ولی دوست جی هوپ گفت ما همه ی همکار های این مافیارا گرفتیم پس الان می تونیم بریم و الیس را نجات بدیم کوکی بیهوش امد+ بچه ها تروخدا الیس را نجات بدین

بای بای بای بای بای بای بای

ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ ଘ😐ଓ

چالش = اسم بی تی اس یا بلک پینک را بنویس بعد بزار بقیش را کیبوردت بنویسه بلک پینک را نجات جان خود را در سال پیش بینی کرده است که از توابع استان فارس ایران در این روستا می‌باشند که از توابع استان سیستان وبلوچستان نگیم خودت رو به این که به خاطر کسی که کیبورد عزیزم چی زدی ଘ😐ଓ