
از زبان مرینت:که یک دفعه...... لباسم بال هام تغییر کرد😍😍😍 یک صدای بهم گفت:مرینت من نمی توانم نیروی قبلیت را الان بهت بدم ولی نیروی درونیت را میتوانم بدم🙃🙃صدا....صدا....صدای تیکی بود😱😱صدا را همه شنیدن و یک دفعه نور خیلی خیلی زیادی دورم جمع شد😨😨یک تیرکمان و یک دانه تیر😯😯ولی آخه یک دانه تیر کم نیست 😐😐 مریانا گفت:نیروی درانی هههههه چه مسخره😂😂😡😡😡😡میخوای دلقک بازی کنی🤡🤡 😂😂😂😂داد زدم:حالا که باختی ببینم میخندی😡😡😡😡😡🤬🤬🤬🤬🤬😡🤬همه ی ابرقهرمان ها و پری ها برام دست زدن😊😊 آدرین آمد جلوم صورتم را با دست هایش گرفت و سرم را به..و..س..ی..د وگفت:بانوی من همیشه برنده میشه 🙃🙃🙃🙃 گفتم:به خاطر همه چیز میجنگم به خاطر تو،به خاطر ابرقهرمان ها،به خاطر خانواده، به خاطر پری ها ها و به خاطر روز هایی خوب و بدی که باهم داشتیم این مبارزه را میبرم حتی اگرجونم را از دست بدم🥲🥲🥲🥲 گفت: دیگه این را نگو لازم باشه من هم میام بجگنم😊🥺😠 گفتم: باشه بزار فعلا من بجنگم😘
گفت: ع.ش.ق.م بانوی زندگیم❤️ گفتم: ع.ش.ق.م پیشی کوچولوی قلبم🖤 رفتیم به محل م مبارزه😬😬😬مریانا گفت:خانم مرینت اسپارو بدون زندت نمیزارم😡🤬🤬😡🤬😡😡😡😡😡 گفتم:تو من را بکوش ولی بدون که خدا برات گناه بزرگی مینویسه🕋🕋🕋آمدیم وسط جنگ بر پاشد😨پری ها و ابرقهرمان ها میگفتن:ملکه ی ابرقهرمان ها میتونه😀😃😄مریانا عصبانی بود.چون کسی تشویق با همایتش نمیکرد😬 گفتم:مریانا آماده باش 😠گفت: آماده ی آمادم🤬🤬بدو بدو به طرف هم رفتیم هردو تامان یک زر به بهم زدیم ولی آن افتاد آن طرف من پرواز کردم چشمام سفید شدو بعد قرمز داد زدم:مریانا با قدرت عشق آشنا شو و تیر را زدم بهش و دادزدم:نیروی عشق قوی ترین چون توی 2دقیقه باختی😠
ولی این تیر کشنده نیست بیهوشت میکنه😊همه برام دست زدن رفتم پیشه ابرقهرمان ها و پری ها و آدرین همه بغلم کردن😄به آدرین گفتم: آدرین به صدایی که وقتی لباسم تغییر کرد دقت کردی؟گف:نه چطور؟با بغض گفتم:آدرین ص.ص.صدای تیکی بود🥺😢 گفت:چی صدای تیکی😱 ما چطور برگردیم به دنیای خودمون😔 آدرین گفت:من میدانم تو خودتو ناراحت نکن رهبر پری ها🙃🙃 گفتم: باشه 🤭🤗
به پری ها رو برگرداندم و گفتم:من خواهم رفت شما نیاز به رهبر ندارید هرکس باید آزاد باشه همه یک دست بلندی زدن که گوشم درد گرفت فردا همه برمی گشتیم خانه😀باز شب آمد مریانا هم از دنیای پری ها بیگانه محو شد🙃بز رفتم پیشه رود خانه و زدم زیره آواز(نویسنده:مرینت جونم زیاد آواز نمیخوانی؟مرینت: نویسنده جونم بزار دیگه🥺🥺 نویسنده:باشه🙃)«متن آهنگ👈👈»(یک روز رفت و چشمام درخشید،دوباره برمیگردم خانه دلم برای همه تنگ شده، باور نمیکنم که دارم بر میگردم خونه❤️❤️❤️باورنمیکنم❤️دنیا چه عالی دنیا چه عالی دل من خالی دل من خالی، غمه و غصه را از خودم دور میکنم دلمو با شادی پر میکنم،دلمو با شادی پر میکنم💖) کاشکی آدرین اینجا بود😔
که حلال زده خودش از آمد😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 گفتم: آدرین 😍 گفت:شب خوش بانوی من 😄😄 گفتم:شب خوش پیشی جونم😍 گفت:چیشده که من را دیدی خیلی خوشحال شدی؟🤗گفتم:آخه الان داشتم میگفتم کاشکی پیشم بودی بعدم آدم وقتی ع.ش.ق.ش را میبینه خوشحال نمیشه؟ گفت:چرا خوشحال میشه💖💖💖 گفتم: آدرین بد مقع رسیدی گفت:چرا؟گفتم:چون همین الان داشتم آهنگ میخواندم🤭 گفت:وای واقعا که نمیشد یکم دیر بخوانی؟؟گفتم:دیگه🤭
از زبان آدرین:
که حلال زده خودش از آمد😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 گفتم: آدرین 😍 گفت:شب خوش بانوی من 😄😄 گفتم:شب خوش پیشی جونم😍 گفت:چیشده که من را دیدی خیلی خوشحال شدی؟🤗گفتم:آخه الان داشتم میگفتم کاشکی پیشم بودی بعدم آدم وقتی ع.ش.ق.ش را میبینه خوشحال نمیشه؟ گفت:چرا خوشحال میشه💖💖💖
گفتم: آدرین الان خیلی از درس ها عقبیم😔 گفت:نه عزیزم عقب نیستیم😊 گفتم:چی😳😳 گفت:به آقای داماکایس پول دادم برای یک هفته مدرسه برگزار نشه😊😊😊😊😊 گفتم:چقدر دادی؟😬گفت:بیست هزار فرانک گفتم: آدرین چرا این کارو کردی😡😡گفت:بانو من می توانم کل پاریس را بخرم و پول کل پاریس اندازه ی نیمه یک هزارم سرمای من نمیشه😊 گفتم:پول را از بابام میگرمبهت میدم😄 گفت:نه عزیزم بلاخره که با هم ا.ز.د.و.ا.ج میکنیم نمیخواد💖💖 گفتم: باشه ع.ش.ق.م🤭🤗 گفت: عزیزم میدانی یک حس بدی دارم😟 گفتم:به چی🥺 گفت:حساس میکنم قرار اتفاق بدی بیوفته 😢😢 گفتم:هر اتفاقی باشه ما باهمیم😊 گفت:آره ولی حساسم اینکه انتفاقی هست که اصلا هیچ کس فکرش را نمیکنه😟 گفتم:میدانی برام ی من چه اتفاقی ترسناکه؟
گفت:چی؟گفتم:یک تورو از دست بدم،دو قبل از ا.ز.د.و.ا.ج ح.ا.م.ل.ه بشم😂😂😂😂😂😂😂 گفت:این اتفاق غیر منتظره ای هست 😂😂😂😂آنقدر سره ترس دومم خندیدیم که نای راه رفتن نداشتیم😂😂(نویسنده:مرینت جونم چیش خنده داره؟مرینت:آره😊) رفتیم خوابیدیم😘 (فردا صبح🌅🌅)
تمام شد 😍😘😘 تستچی عزیزم قبول کن 🥺🥺🥺🥺🥺🥺 خداحافظ عزیزان 🫂🥰😍😘
تستچی عزیزم 3ساله شدنت مبارک😘😘😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام عزیزان پارت بعدی هنوز در حال بررسی هست😢😢😢😢😢😢😢ناظر گرامی لطفا لطفا قبول کن 🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺
خبر خبر پارت23 درحال بررسی هست 😆
عــــــــــــــــــــــــــــــاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالــــــــــــــــــی
بــــــــــــــــــــــــــــــووووووووووووووووووووددددددددددددددددد
ممنون 💖
نا امید نشو باید صبر داشته باشی اگه صبر داشته باشی داستان خیلی معروف میشه فقط باید صبر کنی و ادامه بدی نا امید نشو 🌹🔥
باشه عزیزم پس امروز مینویسم 😊
مرسی ♥️
حتما ادامه بده 🌹
سلام عزیزم میگم ناظرها چرا پارت بعدی را منتشر نمیکنن😟
نمیدونم 🤕😒🙁
خیلی خوب بود
عزیزم منتشر شد 💓 راستی داستان شما (عشق مرینت) اولین داستانی بود که توی تستچی خواندم و میخواستم بگم که داستان شما خیلییییییییییییییییییییی عالیه🖤❤️
خیلی ممنون لطف داری♥️♥️♥️
منم شاید داستانم ادامه بدم شاید هم یه داستان دیگه بنویسم
صدرصد ادامه بده خیلی خیلی قشنگ هست 😘
یک تست فوری گزاشتم🖤
ولی بدانید باید 10 نظر باشه که پارت بعدی را بنویسم
ممنون عزیزان 😘
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بودددددددددددددددددددددد😍😍😍😍😍😍😍بعدییییییییییییییییییییییییییییییییییی ♥♥♥♥♥🥺🥺