بچه ها اگه داستانو میخونین تا تهش برین که بازدید بخوره
کریس:بابا بزرگ کم اوردی که یهو غافل گیر کرد دست منو گرفت میخواست منو بندازه که من چرخیدم از اونورش در اومدم بعد یه پسی زدم بهش بعد همونجا افتادم داشتم از خنده میمردم🤣🤣🤣🤣🤣🤣بعد اونم خندید گفت این حرکتارو از کجا یاد گرفتی گفتم همینجوری اومد تو ذهنم گفت بابا ذهنتو برم من گفتم فردا کلی کار داریم بگیریم بخوابیم گفت باشه بخوابیم بعد پریدیم رو تخت ها مون بعد شروع کرد وراجی کردن که من رو صدا زد منم برای اینکه فکر کنه خوابم جواب ندادم گفت خوابیAR:هممون اینجوری هستیم تو هر دوتا وضعیت اگه اشتباه میگم بگید کریس : بازم جواب ندادم دیگه ساکت شد فردا صبح بیدار شدیم مسئولان داشتن منو با چشماشون میخوردن منم میخوردم صبحونه ام رو
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالییییییییییی
من چون حضوری میرم مدرسه دیر به دیر تست میزارم
بعدیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی کو؟ 😅😅😅شوخی کردم بعدی بزارررر
چشم هر وقت تونستم میزارم
میسییییییییییییییییییییی 🥺