ممنون
کریس:داشتم از خجالت آب میشدم که سپرم یه ترک کوچولو برداشت همه نرسیده بودن که کاراپیس سپر زد خیلی طول نکشیدکه سپرش ترک برداشت و شکست مال منم دیگه آخراش بود که رسیدیم سپرو که بستم افتادم نمیتونستم حتی انگشتامو تموم بدم همین مونده بود که تبدیل به خودم بشم ولی نشدم😐😐😐😐بعد یکم استراحت خوب شدم بدنم کمکم داشت عادت میکرد بلند شدم بعد که تله ها خنثی شده بودن بقیه ابر قهرمان ها راحت اومدن و رفتن بعد همه ی ما با چیزی که روبه رو شده بودیم که شگفت انگیز بود یک مکان تمرین خیلی خیلی بزرگ بود
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عالی
سلام😁
عالی بود😊
ممنون داداشی
خواهش برادرم😁
عالییییییییییییییی بعدییییییییییی من همه داستا رو میخونم بعد برا کامنت ها جمله کم میارم 😑🙄
فقط میتونم بگم عالییییییییییییییی بعدییییییییییی (😑)
🤣🤣
خو چی کنم کامنت کم میارم 🙄
داستانت خیلی قشنگه اگه میتونی به داستان منم سر بزن
سر زدم
☺
به داستانت سر زدم فالوت کردم فالوم کن اگه فالوم نکنی انفالوت میکنم