شکار آرزوها ❤پارت سوم❤

سلام من دباره اومدم این پارت ادامه پارت اوله

یاسین:خدایا شکککککککککررررررتتتتت ستاره:هیس آروم تر همین الان تو به من گفتی آروم باشم خواهرت خوابه یاسین:ببخشیدحواسم پرت شد😅ستاره:اشکال نداره راستی میتونم ازت چند تا سوال بپرسم چون میخوام دوستم رو بیشتر بشناسم چون تو معرکه هستی یاسین:باشه بپرس به یه شرط که منم از تو چندتا سوال بپرسم چون تو هم فوق العاده هستی😅این چه سوالیه که میپرسی ستاره معلومه من بهت اجازه میدم آخه کی میتونه با یه ستاره مثل تو دوست شه آخه هیچ ستاره ایی روی زمین دنبال دوست نمیگرده آخه بیشتر موجودات فکر میکنن که ما آدما بد هستیم عادت باید کنیم چون از قدیم گفتن تر و خشک با هم میسوزن من حتی اگه تر باشم باز میسوزم تازه بیشتر آدما هم،آدم هایی مثل من و خواهرم رو آدم نمیدونن ما براشون مثل دلقک برده یا خدمتکار هستیم😥

(از این به بعد ستاره رو با این *و یاسین رو با این_ نشون میدم)*ببخشید اگه من ناراحتت کردم آخه من تا به حال دوستی نداشتم و خوب بلد نیستم حرف بزنم آخه ما ستاره ها برای درخشیدن ساخته شدیم نه دوست شدن با آدما نمیدونم درکم میکنی یا نه _اشکال نداره از تو ناراحت بشم هرگز اولین روز دوستی از بهترین دوستم ناراحت شم باید برای خودم گریه کنم چون ما آدما از بچگی برای دوستی بزرگ شدیم و اگه دوستی رو از بین ببریم باعث خجالته ولی بعضیا مثل من نیستن که اونا فوق العاده ترن 😅چون زیاد دوست شدن ولی من نه فکر کنم بعد خواهرم و خدا و یه پیرمرد مهربون به نام جواد(جواد همون عمو جواد و یاسین قبلا باهاش دوست آشنا شده ولی خواهرش نمیدونه ماجرای آشناییشون رو در پارت های بعد خواهید خوند)تو دوستم هستی من دیگه دوستی نداشتم آخه هیچکس به خوبی من نیس😅ببخشید یکمی بزرگ نمایی کردم ستاره😅

*اشکال نداره خواستم بپرسم تو چرا تنهایی چی شد که تنها شدی چطوری پول درمیاری آخه توی این مدت دنبال دوست بودم فهمیدم برای زندگی باید پول داشت آرزو داری،اگه داری چرا دنبالشون نمیکنی و یا چرا میخواهی بدست بیاریشون

_آروم باش آروم😄یکی یکی جواب میدم من تنهام چون یه بار بچه بودم مامان و بابام دنبال چیزهای بزرگی بودن و به هم زیاد اهمیت نمیدادن بقیه چیز ها رو از زندگی با خانواده عزیز تر میدونستند فکر میکردند گنج پول طلا از همه چیز بهتر است همش درباره این که کی چیز های بهتری رو پیدا میکنه تو خونه دعوا میکردن ولی هیچکدومشون من و خواهرم رو پیدا نکردن من خیلی تنها شدم بودم چون دلم میخواست با هم دوباره توی خونه زندگی آروم داشته باشن اما نمیشد یه روز من به مدرسه رفته بودم هیچ کس حواسش به خواهر کوچکه نبود از خونه رفت بیرون توی خطر بدی افتاد یه چند تا تلبکار گرفتنش برای اینکه پولشون رو بگیرن از خواهرم استفاد کردن دیدن که زیاد براشون خواهرم مهم نیسته تصمیم گرفتن که به قول مامان وبابام گنج ها رو از بین ببرن خونمون رو آتیش کشوندن مامان و بابام مثل همیشه رفتن سراغ گنج هاشون بجز ما ،گیر کردن توی آتیش یادشون اومد به جز اون وسایل بدردنخر گنج گران بهای دیگه هم دارن من و خواهرم ولی کار از کار گذشت اونا تو آتیش سوختن هیچ وقت نتونستم پیداشون کنم😭(مامان وباباشون زنده هستن اما اونا این رو نمیدونن مامان و باباشون هم فکر میکنن بچه هاشون مردن تو آتیش)

*وای چقدر بد انگار هیچ کس نمیدیدتون مثل من هیچ ستاره ای با من دوست نشد بهمین خاطر اومدم سراغ شما ادما راستی تو چطوری پول در میاری_با سختی من یه کودک کارمهر کاری که بقیهشون میکنن منم میکنم *یه سوال ببخشید وسط حرفت پریدم کودک کار چیه

_کودک کار یعنی کار کردن با تمام وجود زیادی شادی نکردن مصخره شدن و چیزی نگفتن خیلی سخته ولی من هر روز با این امید از خواب بیدار میشوم که در کوهستان باشم تا با طبیعت آشنا شوم کوه برای من مانند پدر مقاومت هسته که با تمام تلاش در برابر طوفان پایدار است طبیعت مانند مادر زندگیست پند زندگی به من یاد میده دوست دارم صبح ها با صدای پرندگان بیدار شوم تا در جنگ صدا از خواب بیدار نشوم دوست دارم تمام روز را با گوسفندان و گاو ها و مرغ ها بازی کنم تا با من از درس طبیعت آموزه های زیادی یاد بگیرن تا ظهر بشه وبه صدای آبشار گوش دهم اسمش را راه‌خویش مزارم آخه میدونه راه خودش از کدوم طرفه و اکثر مردم نمیدونن چه خوبه که مسیر خودمون رو پیدا کنیم صدای آب زیباست وقتی از بلندی به زمین میخوره ولی تسلیم نمیشه دوباره به مسیرش ادامه میدهد دلم میخواد عصرها با پدر و مادرم به مزرعه برسیم مزرعه‌ایی درست میکنم با عشق و محبت تا خانواده راعزیزتر از هر چیز بدانند دلم میخواهد شب ها با نور ماه و صدای جیرجیرک ها بخوابم ماه مانند پدر شب ها ازم مراقبت میکند تا در تاریکی گم نشوم و جیرجیرک مانند مادر است که با لالایی خواب خوش را برای من میخواهد بیخیال زیاد از خودم گفتم تو از خودت یه چیز بگو آرزوهای من که برآورده نمیشن

*ناراحت نشو تسلیم هم نشو من یه دنیا آرزو دارم مامان و بابام رو ببینم ستاره ها دورم بچرخن به آسمان ها بروم محبوب همه باشم اما تسلیم نشدمتلاش کردم به یکی از آرزم هام رسیدم یعنی تو تو مانند ستاره‌ایی درخشان برای منی همیشه دوست دارم تو بهترین دوست و اولین دوست منی

_باشه فقط برای تو این کار رو میکنم تو میدونی رویا چقدر خوبه از نظرم همیشه دنبال رویاهای درستت برو تا گم نشی.........

_چون اگه رویاهات نباشن تو مانند یه موجود بدون روح هستی وهیچ وقت هیچ وقت نمیتونی که پیروز باشی سعی کن رویاهات رو سفت بغل کنی مثل من خواهرم و خدای خودم رو بغل کردم و ولشون نکردم و خوشبخت ترین آدم جهان هستم از نظر خودم😇

ممنونم که به تستم سر زدی خداحافظ👋