داستان Black Pink 💜💝

سلام سلام به کیوتا🤍 به پارت 8 خوش آمدید 🤩

لیسا: چته چی نوشته رزی:ااا..... ممم... ننن.. وو.. شش. تتت.. هه(نوشته) جیسو : چی میگی بگو ببینم چی نوشته!؟؟؟ رزی: خی لی خب نوشته این نامه از طرف اعضای BTS هست شروع نامه: جنی: وایسا گفتی از طرف کی!؟ لیسا:آه عر نزن جنی: گفتم از طرف کیی!؟ رزی:بابا BTS گفتم که. جیسو:خب ادامه رزی:سلام ما BTS هستیم حتما دعوتنامه ای که برای ما فرستادین خوندیم و حتما تشریف میاریم فقط اگر میشه آماده باشید ممنون💝از طرف BTS 💜 جیسو:یعنی چی آماده باشین؟!

لیسا: فکر می‌کنم سوتی های اون موقع هست که دادید(اگر پارت های قبل رو خونده باشید متوجه میشید) رزی:وای نه آبرومون رفت جنی:ای خدااا لیسا تقصیرخودتونه میخواستی آروم باشین جیسو:آخه یک چیزی می یا نمیشه که!! لیسا:چرا جنی:چون ما کاملا خج... لیسا:هوعع ادامه نده فهمیدم رزی:بسه دیگه بخدا بریم ناهار بخوریم جیسو:آره بریم جنی:OK لیسا: حالا انگلیسی نشو برای ما جنی رزی:ای بابا پاشین ببینم جیسو: خب حالا اومدیم وایسا دیگه

(بعد از ناهار) لیسا:آخيش سیر شدم خداروشکر جنی: اره خداروشکر جیسو:آره من که پوکیدم خداروشکر رزی: اهوم بله خداروشکر لیسا:وای نه بریم آماده بشیم راستی لکنت هم فراموش کنیم جیسو:ای خدا اهه چرا باید اینجوری بشه اوفففففف جنی:بسه بریم( بعد از آماده شدن و گذشتن 2 ساعت) جنی:اوکی؟ رزی و لیسا:بابا پسرمون کردی اوکییی جیسو:من چی لیسا و رزی:😐😐 جیسو: خب بابا لیسا: میگم بریم بیرون ببینیم اومدن؟ جنی:نبابا خودشون میان رزی:پس بیاین یک چیزی بخوریم لیسا:نه بسه جیسو: من میرم آب بخورم( از زبون جنی) بچه ها داشتن میرفتن که یهو و..

💜💜منتظر پارت بعد باشین کیوتام💝🤩

💜💝خداحافظ 🤩💜