اینم از پارت هفت بازرس ثبتش کن 🙂
یونگی : ا.ت تو فقط بگو اره
موندم چی بگم
تهیونگ اومد نزدیک من دستمو گرفت تو دستش و گفت من یا یونگی؟
یک دلم با یونگیه یک دلم با تهیونگ
سوجین زد زیر گریه و افتاد با پام
سوجین: ا.ت تو رو خدا دست از یونگی بکش نوکریتو میکنم تو رو خدا دست از یونگی بکش .
کوک و جی یی همچنان متعجبن
من هم انگار لال شدم از یک طرف دلم برا تهیونگ میسوزه از یک طرف دلم برا یونگی میسوزه یک طرفم سوجین
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
فوق العادس😹💕✨
جچ:چون بنظر میومد ا.ت بیشتر یونگیو دوست داره
خیلی عالی بود 💖
لطفا پارت بعد رو زود بزار که داستانت خیلی هیجان انگیزه 💙🦋
ممنون عشقم چشم💛❤
سلام گلم خسته نباشی
عالییییی بود 😍😍😍
ج چ : نمی دونم 😐
خیلی هم عالی ممنون❤♥️
ممنون ❤😙
خواهش می کنم گلم 💜
پارت بعد رو بزاررر
عالی بوددد
مرسی خرگوشکم🤭
من خرگوشم تو هم هویج منی یونو ؟ 😂😍😍😍😍😍😍
عالی بود
مرسی عشقم❤💛
عاجی میشی؟ غزلم ۱۲ عالی بود
چ : آی دونت نو
بله آتریا هستم ۱۳ ساله🤭☺
خوشبختم
ناظرش من بودم😐💔
اوا اشتب شد ممنون ناظر کیوت🤭
😐👏🏻👍🏻
داستانت عالی بود کیوتک😆💝
لایک شد🤍🖤
فالوتم کردم خوشحال میشم فالوم کنی🧡💚
مرسی خوشگلکم
مرسی خوشگلکم