هالووین (نجات ممد)

در روزی که هالووین بود ما همه کاربرا داخل نظر سنجی های ممد بودیم و پیام میدادیم و مزخرف میگفتیم و عکس پروف همشون تقریبا کدو تنبل هالووین بود و منتظر ممد بودیم که بیاد البته دخترا هم منتظر حنا بودند و یهو دیدیم برق ها پرید یعنی چجوری بگم اصلا واسم عجیب بود همه ترسیدن رفتن بغل مامان و باباشون😐😂 ولی من میدونستم کار یکی از کاربراست و نرفتم بغل پدر و مادرم بقیه بهم گفتن نمیترسی گفتم مگه میشه نترسم؟ ولی وای میستم تا ببینم کار چه کسی بوده و کار هر کسی بوده به ممد میگم ممد و حنا اومدن و گفتند : عیبی نداره هالووینِ دیگه پیش میاد !! حالا اون کسی که این کار رو کرده بیاد کاریش ندارم ولی هیچکس نیومد !! خود منم ترسیدم رفت بغل ممد ممد منو انداخت گفت : برو بابا نترس ترسو نباش!!! ممد دادی باند زد که گوشمون کر شد و گفت : تو کیستی اگه بفهمم تو یکی از کاربرا هستی !! حذفت میکنم از تستچی و حنا گفت : آره حق با ممدع و اون نفر اومد بیرون و گفت ببخشید قربان ولی ممد اونو نبخشیو و حذف کرد از تستچی اون فرد که این کارو کرو ۳۴۵'۱ فالوور داشت ولی حذف شد دیگه اکانتش به باد رفت و ما اوم شب جشن گرفتیمو چه شبی خوبی بود پارت ۲ هم داره اگه حمایت کنید بقیه اضافست چون من تصمیم گرفتم کل داستانم رو تو ۱ صفحه بنویسم بقیه رو بزنم اضافه خدتحافظ دوستون دارم بزن رو اون قلب سفید و قرمزش کن ۱ ثانیه هم وقتتو نمیگیره خدانگهدار!!😅

اضافه

.........

اضافه.....

بای لایک کنید!!

خداحافظ