آدرینا:رفتم خونه مامان بابام گغتن دیر اومدی گفتم:زمان از دستم در رفت گفتن:چیکارا میکردی گفتم:میگشتم مگه کاری میتونستم بکنم😐😐بعد رفتم سمت یخچال تا درش باز کردم مامانم گفت:مگه شام نخوردی گفتم:گشنمه خوب گفت صبر کن الان میام اومد🍝🍝داد خوردم میخواستم برم اتاقم که بابام گفت:ماریا یه دقیقه بیا(قافیه داشت ماریا یه دقه بیا😎)رفتم ببینم چی میخوان بهم بگن
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالی