معرفي داستان زندگی سیاه من🖤⛓

جئون جونگ کوک : درست راست رئیس و تیر انداز حرفه ای مشخصات : سن ۲۲ خشن و سرد اصلا با کسی رحم نمی کنه ولی قلب مهربونی داره و فقط با اعضا و خانواده اش مهربونه

کیم نامجون : دوست رئیس و مخ گروه مشخصات : سن ۲۶ مهربونه ولی بعضی وقتا بدجور خشن میشه که نگو همه نقشه های گروه رو اون می کشه تا حالا گیر پلیس نیوفتاده

کیم سوکجین: اونم دوست رئیس و قاتل حرفه ای مشخصات: سن ۲۹ تو گروه از همه بزرگتره ی عالمه شوخی می کنه ولی سر کار جدی و خشنه کشتن آدما هم براش کاری نداره

مین یونگی: دوست رئیس و شکنجه کننده گروه مشخصات: سن ۲۷ سرد و بی رحم و خشنه یه جوری بقیه رو شکنجه می کنه که آدم دلش می خواد بمیره

جانگ هوسوک: دوست رئیس و امید گروه مشخصات: سن ۲۷ سرد اون خیلی مهربونه و همیشه سر کار به بقیه انرژی میده ولی با افراد غریبه زیاد خوب برخورد نمی کنه تو کار با اسلحه هم حرفه ایه

پارک جیمین: دوست رئیس و تو کار قاچاق اینا رو دست نداره مشخصات: سن ۲۵ زود عصبانی میشه ولی با اعضا خیلی خوب برخورد می کنه مثل آب خوردن هم آدم می کشه

کیم تهیونگ: رئیس وی دست راستش جونگ کوک هست ولی به بقیه اعضا هم اعتماد داره مشخصات: سن ۲۵ سرد و خشک برخورد می کنه قاتل حرفه ای هست هرکی میره پیشش زنده بیرون نمیاد

لی ا/ت: یه دختر خوشگل و ناز ولی بعد از مرگ خالش کاملا سرد و خشک شده یه مامور حرفه ای که میخواد از گروه مافیایی جئون وی انتقام بگیره

کی فکر می کرد یه دختر خوشگل و خوشحال و شاد به یه دختر غمگین تبدیل بشه ؟ دختری که عاشق رنگ های روشن بود و دوست های زیاد داشت یه دفعه بشه کسی که سیاه رو فقط دوست داره کسی از یه متری اش هم رد نمیشه کسی که فقط به انتقام فکر می کرد و کل وجودش رو نفرت گرفته ولی چی شد ؟ چی شد که عاشق شد عاشق کسی که می خواست ازش انتقام بگیره ولی نتونست

خب بچه ها امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤

اگه حمایت کنین تا چند روز دیگه پارت یکو میزارم