جملات غمگین و تیکه دار

قلبم را عصب کشی کردم ، دیگر نه از سردی نگاهی میلرزد و نه از گرمی آغوشی میتپد !🖤💔

از شباهتتون فهمیدم که تو نسبتی با گاوآهن داری ! اومدی ، زندگیمو شخم زدی ، زیر و رو کردی ( مگه ازار داری زندگی کسی رو شخم میزنی ؟ )

عشق خیالی من ، خودت نیستی ولی هنوز عشق خیالیت در رگهایم جریان دارد و قلبم میتپد با عشقی که تو در رگهای من جا گذاشتی …

حماقت چیست…؟ این که من… تو را… با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!! هنوز… دوست دارم ( بزرگترین حماقت 💔)

لااقـل رد که می شـوی بی هـوا بگو :دوسـتت داشتم !! و تا برگشـتم لا به لای جمـعیت گُــــم شـده باش !!!

دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم منو به جایی رسوند که حالا ، تو چشمای یکی دیگه زل بزنمو بگم: عاشقمی؟!! خب به درک…!! ( طرف به شدت بیشعور بوده )

یکی بود که اونم رفت . . . کاش از اول غیر از خدا هیچکس نبود ! ( چرا بعضیا فکر میکنن ادم مهمین ؟ )

تنها چیزی که تو زندگیم به صورت تخصصی بهش تسلط دارم، انتخاب آدم های اشتباه برای دوست داشتنه…! ( من در حالی که اهنگ یکی هست از مرتضی پاشایی گوش میکنم این تست براتون میزارم )

مــن خوبـم خسـته نیســتم فـقط گـاهـی دســتم بـه ایـن زندگـی نمــی رود !!

در خواب مــن دست دیگری را نگیـــــر !! حرمـت نگه دار لعنتــــــــی … !! ( تو خواب هم دست از سرش بر نمی دارن )

گفــتی ” خـودت را جـای مـن بگـذار ” … گـذاشـتم … می بیـــنی … ! امّـــا نــرفتــه ام … ( درود بر وفاداریت )

یادش بخــیر وقتـی بودی نیـازی به شمـردن ستـاره ها نبـود اصـلا یـادم نیـست ستـاره ای بـود یا نبـود هـر چـه بـود شـیریـن بـود حتـی بـی خـوابی بـدون شمـردن ستــاره ها

هَمیـــشه بـاید کســـی باشد تا بغــض*هایت را قـبل از لرزیدن چــانه ات بفهمد….. آهای فلانـــــــی… بــفــهــم!!! ( خب نفهم بفهم )

پشت ســــرم حرف بود حدیــث شد میترســــم آیه شود سوره اش کنند به جعـــــــــل بعد تفسیـــرم کنند این جماعت نـا اهـــل

به زخمهایم می نگری ؟! درد ندارند دیـــــــــــــــگر روزی که رفتـــــــــــــــی ، مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد ! مرده ها درد نـــــــــــــــمی کشند حرف آخرم این برنگرد دیـــــــــــــــگر زنده ام نـــــــــــکن ! ( خودم به شخصه دوسش دارم )

لطفـاً دستگـاه شـوک را خـامـوش کـُن و لبـانت را ببنـــد جملـــه هـای عاشقـــانـه دیگــر فـایـده نـدارد ! عشق ، درونـم مـرد دیگـــر

در جایی که همه زغال فروش شده اند و دیگران را سیاه میکنند بیا کمی از مد افتاده باشیم !سپید بمانیم …

می خواهی قضاوتم کنی ؟ کفش هایم را بپوش راهم را قدم بزن دردهایم را بکش سال هایم را بگذران بعد قضاوت کن !!!

بعضی وقتا لازمه گیاه باشی و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی ! این دوتا رو تو یه صفحه میزارم : فردا برای دلجویی دیر است ، امروز زخم نزن …

این روزهایم به تظاهر می گذرد … تظاهر به بی تفاوتی تظاهر به بی خیالی به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست اما چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش” ! ( برین نتیجه منبعش بگم )