ققنوس در آبشار جاذبه

سلام ببخشید دیر به دیر تست می زارم امیدوارم که از این تست جدید خوشتون بیاد

داستان از نگهبان آبی شروع شده وقتی که آتش محافظ محافظ دیپر می شود و پارت های بعدی آن آتش محافظ از دیپر در برابر قاتل لحظه‌ای محافظت می کنه چند ماه بعد از این اتفاق که دیپر از ذهن بیل در آمد اتفاق افتاد

یکهو یک دروازه باز می شود و از اون یک ققنوس بیرون میاد ققنوس: سلام دیپر پاینز دیپر: سلام ققنوس:چرا از دیدن من تعجب نکردی دیپر: اون قدر اتفاق عجیب افتاده برام عادی است ققنوس پس باید از این تعجب کنی

دیپر: امکان نداره تو از ذهن بیل فرار کرده باشی بعد دوباره به شکل ققنوس در می یاد. ققنوس: پس من باید دیپر خرفش را قطع می کنه و می گوید که من باید واقعیت اینجا را بهت نشون بدم

اول ققنوس را به معما کده شک می بره و ققنوس: چقدر با دنیای بیل فرق داره اونجا حداقل دو تا اسکلت آدم مرده گذاشته بودن حال می کردم دیپر: اونجا ول کن واقعیت را بچسب یکهو استن فورد میاد می گه چی کار می کنی دیپر بعد میاد فورد: این چیه ققنوس افسانه ای دیپر:یجورایی ولی... استن: وای چه ققنوسی حتماً اون موقع توریست های بیشتری میان و در پول شنا می کند بعد از دیپر می پرسه این ققنوس را از کجا آوردی دیپر: یک دروازه یکهو باز شد بعد این ققنوس را دیدم

استن می شود این ققنوس را به من قرض بدی دیپر: نهه این ققنوس دوستم است استن: باشه اگر نظرت عوض شد من تو دفتر هستم

بعد می رن بیرون بیل کیل و ویل بیل: سلام دوست قدیمی ذهنی کیل: سلام رفیق ویل: وای چه ققنوس خوشکلی است دیپر و ققنوس: سلام دیپر: این هم ویل کیل و بیل واقعی بعد میبل با یک دوست جدید میاد میبل: سلام دیپر انگار هر دو مون یک دوست امروز پیدا کردیم ققنوس: اینکیه دیپر: خواهرمه (می دانید که در نگهبان آبیدر ذهن بیل میبل نبود)

میبل: تو از کجا با این ققنوس آشنا شدی دیپر: داستانش خیلی طولانی است

این پارت هم تمام اگر خوشتون آمد نظر بدید صبر کنید تست بعدی چالش است

چالش (اون ققنوس کی بود که در داخل ذهن بیل بود)

خداحافظ تا پارت بعدی