
خب شرت این دفعه 7لایک و 7کامنت داستان بخوره
کامیلیا : رفتم توی کوچه که یهو ...... کیریس : برگشتم دیدم کامیلیا داره میره تو کوچه رفتم دنبالش که دیدم یه چند تا دزد سر گردنه هستن ... . اهای ابجیم رو ول کنین مرده:اگه میتونی بیا بگیرش😈 (کسی شرور نمیشه, اما دزد زیاد شده )کیریس : اگه فقط یه تار مو از خواهرم کم بشه (مرده پرید وسط حرفش) و گفت:مثلا میخوای چه غ....ل....ت.....ی....بکنی؟ (یه نکته وقتی کامیلیا رفت توی کوچه بااتر(دارو بیهوشی)بیهوشش کردن و الان بیهوش هست)
کیریس : حالا نشونتن میدم😡 راوی : خب این شما و این جنگ جهانی سوم 😄 کیریس میره و حمله ور میشه یهو اسلحه رو توی جیبش در میاره و ۳ تیر به سمت پاهاشون شلیک میکنه (چون اون دزدا ۳نفر بودن ) بعد کیریسمی دود به سمت کامیلیا کیریس : خواهرم...عزیزم بیدارشو کامیلیا : چشمم رو باز کردم دیدم کیریس بالای سرم نشسته کیریس : وای عزیزم خدارو شکر حالت خوبه ؟ کامیلیا: اره کیریس : زنگ زدم به آمبولانس و بعد زنگ زد به پلیس گفتم سلام خسته نباشید یک مورد دزدی رو میخوام گزارش بدم و مشخصات رو دادم و ........
کیریس : خوب شد که به حرف بابام گوش دادم و اسلحهای همرام داشتم ...... وای یادم رفت کامیلیا (رفت پیش کمیلیا) لطفا دیگه منو نترسون باشه کامیلیا : 😊باشه کیریس من قبول دارم که حسم به تو بیشتر شده و دیگه نمیخوام به هیچ وج تو رو از دست بدم (واییییییییی 😍 توی این هوای بارونی چه حرف های رمانتیکی باشه باشه دیگه وسط داستان نمیپرم )کیریس : منم خیلی عاشقت شدم راوی:و به همدیگه نزدیک شدن و همو بوسیدن 💏 (چه عاشقانه خب بگم که کامیلیا روی زمین دراز کشیده و کیریس هم بالای سر کامیلیا نشسته که یعنی سرشون برعکس هم هست)
(چند دقیقه بعد )راوی: پلیس ها آمدن آمبولانس هم امدن کامیلیا رو بردن بیمارستان و.............. پلیس :اقای کیریس شما هم باید به همراه ما بیاید بخاطر اینکه به ۳نفر شلیک کردید کیریس : باشه ادرین:مرینت بدو نگاه اخبار کن مرینت : واییییییییی 😨 بدو ادرین من میرم بیمارستان تو هم برو دادستانی 😢 ادرین : ب باشه😦
توی بیمارستان مرینت : اقای دکتر چی شده حالش خوبه دکتر : بله کاملاً حالشون خوبه و تا سرم ایشون تموم بشه بعد میتونید مرخصشون کنید مرینت : ممنون 😢 توی دادستانی ادرین: مامور پلیس کیریس رو نگه میدارید مامور پلیس :خیر حرف های ایشون رو ثبت کردیم و دلیلی نمی بینیم که ایشون رو نگه داریم آدرین : ممنون کی میتونم کریس رو ببرم مامورپلیس: همین الان هم میتونید ادرین:ممنونم
چند دقیقه بعد بیرون دادستانی از زبان کیریس : پدر 😊ادرین : وای پسرم خوبی کیریس : خوبم. حال کامیلیا چطوره؟ادرین : نمیدونم بیا بریم بیمارستان توی بیمارستان ادرین و کیریس: حالت خوبه کامیلیا ؟ (همه خندشون گرفت)کامیلیا : خوبم مادر پدر میشه منو کیریس رو تنها بزارید مرینت و ادرین : باشه😊 کیریس : عزیزم حالت بهتره کامیلیا:اره تو منو بوسیدی 😶 کیریس : اره اخه چجوری تورو دوست نداشته باشم کامیلیا : منم تورو دوست دارم😍 اما ما.. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نااااامرد دقیقا جای حساس کات میکنی که چی بشه😑
اجی جونم من فقط بعضی اوقات جای حساس کات میکنم اینم برای اینکه داستان یه خورده هیجانش بره بالا 😊😉
این دفه رو گذشتم ولی دفعه بعدی ⚔️🔫😐
قشنگ بود
ممنونم ♡
قسمت 21رویای میراکلس هم امده خواستی برو و بخون♡ .
الان میرم میخونم ممنون که گفتی
خیلی قشنگ بود معلومه استعداد داری لایکت کردم منتظر پارت بعدم😍
ممنونم♡پارت بعد تا شب میاد.
قسمت 21رویای میراکلس هم امده خواستی برو و بخون♡.
حتما💙
بعدی را بزار من تا دلت بخواد کامنت و لایک میزارم فقط بعدی را بزار
ممنونم باشه دارم قسمت جدید رو مینویسم
قسمت 21رویای میراکلس هم امده خواستی برو و بخون♡
عالی بعدی
مممنونم باشه 😉 راستی تو قبلا گفتی داری تست مینویسی اما خبری از تست هات نیست 😔 اما من تمام تلاشم رو میکنم تا همه از تست هام رازی باشن
قسمت 21رویای میراکلس هم امده خواستی برو و بخون♡.
دیدم
آخیییییییی خدااااا من عاشققققققق داستانت شدم توروخدا بعدی رو بزار تا دق نکردم
نه دیگه اگه زود زود بزارم کیف نمیده تازه بقیه هم لایک و کامنت نمیکنن
آره
لطفااااااااااااااااااااااااااااا
باشه حالا سر کلاس هستم بعد از کلاس قسمت جدید رو ثبت میکنم
مقسییییی