نفس بی نفس پارت 1

وقتی بچه بودم همیشه یه آرزویی داشتم دلم میخواست ایدول بشم ولی من الان واقعا یه ایدولم سلام من ا/ت هستم و این داستان منه میریم به امروز تو خوابگاه : (دینگ دینگ صدای پیام) ا/ت اه کدوم ک.ر.ه. خ.ر.ی این وقت صبح پیام داده 😠😠 مینسو: ببند بابا الان 11 صبحه😐😐😐 ا/ت : وای خدا خاک تو سرم مینسو : کیه ؟ ا/ت : .......... مینسو : ا/ت کیه ؟ و گوشیو از دست ا/ت میگیره و پیامو میخونه سلام: سلام خانم ا/ت من کیم تهیونگ هستم از گروه بی تی اس شمارتونو از کمپانی تون گرفتم ما میخوایم با گروه شما همکاری کنیم لطفا با من تماس بگیرید ا/ت و مینسو میرن جریانو به تیانا و سوزی بگن از زبان تهیونگ :

به گروه کندی گرلز پیام دادم اهنگاشون محشره من از ا/ت خوشم میاد با هم هم نظریم البته طی چندتا دیدار گروه هامون متوجه شدم مطمئنم بعد دیدن این پیام تا 5 دقیقه لود نشده اخه خیلی خجالتیه عکسای بچگیاشو دیدم خیلی خوشگل بوده الانشو نمیدونم اخه ماسک میزنه تا کسی چهرشو نبینه این خیلی بده چون بنظرم زیر اون ماسک یه چهره کیوت و مهربون مخفی شده خب به هر حال باید وایستم جوابشون بیاد

از زبان ا/ت : با بچه ها به توافق رسیدیم و من زنگ زدم به تهیونگ مکالمه : ا/ت : سلام خوب هستید ؟ باعث افتخامونه با شما همکاری کنیم تهیونگ : وای عالی شد مرسی فردا میاییم فردا میایم کمپانی تون پس شد فردا ساعت 10 کمپانی شما ا/ت: چشم حتما تهیونگ : راستی میشه یکم صمیمی تر صحبت کنیم ؟ ا/ت : اگه شما بخوایید حتما تهیونگ : این الان صمیمی ه ؟ ا/ت : اها نه ببخشید وی الان خوبه ؟ تهیونگ : به غیر از اون قسمت بقیه اوکیه ا/ت : خب چی بهت بگم ؟ تهیونگ : امممم بگو تهیونگ اره تهیونگ خوبه ا/ت: باشه تهیونگ تهیونگ : خوبه فردا میبینیمتون خب فعلا بای ا/ت : بای

فردا شد رفتیم قرار داد و ببندیم اعضای گروه بی تی اس و تهیونگ هم بودن بستیم نامجون : خب برای نوشتن اهنگ کجا همو ببینیم ؟ خوابگاه ما یا خوابگاه شما ؟ مینسو : میشه بیاید خوابگاه ما ؟ نامجون : باشه برای ما فرقی نداره پس ساعت 5 عصر میاییم اونجا تا بعد رفتیم سوار ماشین شدیم پشت رول نشستم و

گفتم : مینسو کشتمت کشتمت😠😠😠 مینسو : چرا اخه ؟ ا/ت: برسیم خونه بهت میگم رسیدیم خونه به خاطر این .................

لایک و کامنت و فالو یادت نره کیوتی میسی

دوستون دارم بیاید بعدی لطفا