داسنتان جدید شروع شد😊
کیم جیا یقه راننده اش را گرفته بود و می گفت : تو کی هستی ؟ از کجا من را می شناسی ؟! راننده داشت احساس خفگی می کرد با نفس تنگی گفت : خانمم ..کیم.. جیا ....منم .. جیانا . به محض اینکه این را گفت خود به خود کیم جیا یقه اش را ول کرد و با خودش گفت : ولی جیانایی که من می شناسم یه دونه جای زخم شبیه به + روی گونه اش داره . امکان نداره این جیانا باشه و گفتبه جیانا :
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)