
پارت 1 . اقا من پارت اخر تنها در باران رو گذاشتم اما منتشر نمیشه😭😭😭

مرینت : صبح با صدای الارم گوشیم بیدار شدم . بازم همون زندگی خسته کننده همیشگی . خوبه لااقل پدر میذاره برم مدرسه . اماده شدم تا برم مدرسه . یه لباس صورتی با دامن طوسی ( عکس اسلاید ) رفتم پایین جولیا میز رو چیده بود اما بازم باید تنها صبحونه ام رو میخوردم . رفتم و سوار ماشین شدم تا راننده شخصیم منو ببره سمت مدرسه .
مرینت : به مدرسه که رفتم الیا و دیدم که میدوعه طرفم . الیا: سلام مرینت خوبی ؟ مرینت : اره الیا . تو چطور ؟ بچه های مدرسه : اوه اون مرینت دوپنچنگه ؟ خانم دوپنچنگگگگگگگ مرینت : الفرااااااار . الیا بدووو دوان دوان رفتیم طرف کلاس و من پشت میز پیش الیا نشستم که کاردین رو دیدم که داره طرف ما میاد ( کلویی رو برداشتم پسر کردم اسمشم گذاشتم کاردین ) اوف این پسره دست بردار نیست کاردین : مرینتتتتت ؟ باورم نمیشه پدرت اجازه داد که بیای مدرسه . میگم نظرت چیه ییای و پیش من بشینی ؟ مرینت : سلام کاردین و متشکرم اما خب من جام خوبه از لطفت ممنونم . کاردین : عااااام باشه هر طور راحتی . الیا : هی دختر اون پسره کی بود ؟ مرینت : کاردین بورژوا . پسر شهردار که از بچگی با هم بزرگ شدیم چون به قول پدرم جفتمون اشراف زده ایم و من باید با اون باشم حتما
الیا : اوه . اصلا دلم نمیخواد جای تو باشم مرینت : ممنون از اینکه بهم یاد اوری کردی چه زندگی کسل کننده ای دارم الیا : وای من متاسفم مرینت من قصدم این نبود ..... مرینت : میدونم بابا به شوخی گفتم😄 الیا : بازم متاسفم 😔 مرینت : بی خیال دیگه . الیا : باشه 😄 ( بعد از تموم شدن مدرسه هوا بارونیه ) مرینت : اوه .... سلام اسم من مرینت دوپن چنگه و شما ؟ ادرین : واو شما همون مدل معروف پاریس هستید ؟ مرینت : درسته خودم هستم☺ ادرین : خوشبختم منم ادرین اگرستم . مرینت : میگم هوا بارونیه من بادیگاردم اومده دنبالم پس به این چتر نیازی ندارم . بیا مال تو لازمت میشه😀 ادرین : اما....اما مرینت : میگم که من بادیگاردم اومده دنبالم تو ماشینم خیس نمیشم بیا بگیرش ادرین : م....م...متشکرم . ( سکانس تاریخی چتر ) مرینت : هوف . یه روز کسل کننده دیگه هم گذشت
تام : جولیا به مرینت بگو خانواده تسوروگی دارن میان اماده بشه . جولیا : بله قربان ( اتاق مرینت ) جولیا : مرینت پدرتون گفتن که خانواده تسوروگی دارن میان اینجا اماده بشید مرینت : باشه میتونی بری . هوراااا کاگامی داره میاد اینجا . هوهووووو یه ذره از تنهایی هم در میام .
بچه ها این پارتو امتحانی گذاشتم تا ببینید خوبه یا نه اگه خوب بود بگید ادامه بدم
لطفا کامنت بذارید .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام داستانت عالییییییییی بود♥♥♥🥰🥰
عالی بود
راستی تا یادم نرفته اینکه طولانی بنویس و به رمانهای منم سر بزن🥰
به روح القدس قسم اگه آدرین صاحب جعبه معجزه گرا باشه خفتت میکنم😠😡😡🤬
ولی در کل داستان جالبیه😆ادامه بده😚
عالیه🥰🥰🥰
مرسی از نظرت
عالیه 😍😍😍😍
زود پارت بعد رو بزار
مرسی از نظرت . حتما
عالی بود منتظر پارت بعدم😊😊😊
مرسی چشم زود میذارم
داستانت عالیه😍😍منتظر پارت های بعد هستم😍
فقط لطفا بیشتر بنویس😁❤
مرسی چشم زودتر میذارم و باشه بیشتر مینویسم