بیو گرافی رمان بوته ی گل سرخ

سلام من اومدم با رمان جدید . ببینم کیا حمایتم میکنن

نام : انجل اندرسون . سن : 18 خانواده : انجلا اندرسون(خواهر) ، مارسل اندرسون(پدر) ، ماریا کاتبرت(مادر) ، مارتین اندرسون(برادر) خصویات اخلاقی : جدی ، سرد ، خشک ، گاهی اوقات مهربون و پایه . خصوصیات ظاهری : اغلب کار های پسرونه و استایل پسرونه داره . موهای مشکی و لَخت . ناخن های باریک و کشیده چشمای قهوه ای تقریبا روشن .

نام : انجلا اندرسون ، خواهر انجل اندرسون . سن : 17 خصوصیات اخلاقی : مهربون ، شوخ ، پایه ، کیوت ، گاهی اوقات جدی و خشک . خصوصیات ظاهری : استایلش معمولا یا دخترونه اس یا اسپرت . موهای بلند و تقریبا یاسی ، چشم های عسلی ، ناخن های بلند و کشیده . دلبریه برای خودش و توی زیبایی با خواهرش برابری میکنه .

الیزابت کاتبرت سن : 17 خصوصیات اخلاقی : از درس خوندن متنفره ، کم حرفه اما با ادم درستش از انجلا هم پرحرف تر میشه . ادم ارومیه وهمیشه میخنده . صداش خیلی کیوته . اگه بخواد درس بخونه از انیشتین هم باهوش تر میشه . دختر عجیبیه و هیچوقت قابل پیش بینی نیستش.

نام : آنا کاتبرت ، خواهر الیزابت سن : 17 خصوصیات اخلاقی : دختر با استعداد ، خوش اخلاق ، حساس ، خشگل و خوشتیپ ، مهربون خصوصیات ظاهری : چشم های ابی ،موهای نسکافه ای کوتاه و براق ، انگشتای خوشگل و کشیده ، هزارتا خاطر خواه داره .

نام : ماریا گراندویلی سن : 17 خصوصیات ظاهری : موهای بلوند و طلایی ، چشم های ابی ، قد بلند ، انگشت های خوشگل و کشیده خصوصیات اخلاقی : مهربون و با مزه ، کیوت . صدای خیلی خوشگلی داره و یکم خجالتیه .

یه اکیپ خفن و باحال که از شخصیتای اصلی داستان تشکیل شده . الیزابت ، انجلا ، انا و ماریا . به چهره ی معصوم و کیوتشون توجه نکنید و حواستون باشه که با این اکیپ در نیوفتید چون اگه با یکی از این اعضا در بیوفتید کارتون تمومه .

یه روز معمولی و شاید رفتار های معمولی.......دو تا خواهر و یه اکیپ چهار نفره . یه گردش معمولی توی یه جنگل معمولی . اما شاید جنگل زیاد معمولی نباشه...... یه دریچه ی جادویی به یه دنیای عجیب ..... به یه جنگل طلسم شده . ایا این دو خواهر به کمک دوستانشون میتونن از این جنگل خارج بشن ؟ میتونن طلسم رو بشکنن ؟ میتونن اختلافاشون رو کنار بذارن و با هم همکاری کنن ؟ موضوع فقط این نیست......این اکیپ چهار نفره به علاوه ی خواهر یکی از اعضا باید تلاش کنند تا قدرت هاشون رو کنترل کنن و به تاج سایه دست پیدا کنن تا بتونن از جنگل خارج بشن

توی اون جنگل عجیب و غریب اکیپ دخترامون با یه اکیپ پسر اشنا میشه که یک ساله توی جنگل گیر افتادن و برای بیرون رفتن از جنگل به کمک اونها نیاز دارن . در این بین اختلافات بین دو خواهر اوج میرد و موجب از هم پاشیدن اعتماد و رابطه ی بین دو خواهر میشود .

ایا این دو گروه میتوانند با همکاری هم از جنگل خارج شوند ؟ ایا دو خواهر حاضر میشوند به خاطر بیرون رفتن از این جنگل عجیب و غریب اختلافاتشون رو کنار بذارن ؟

رمز این جنگل مرموز چیست ؟

خب برای اینکه بفهمید لطفا حمایتم کنید 😊

خب خدافظ😉😄