7 اسلاید صحیح/غلط توسط: ملودی کسل انتشار: 3 سال پیش 2,268 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب این اولین خاطره دی آر منه. برید اسلاید بعد
خب من اول از همه تو یک اتاق قرمز که جلوش دوتا پرده مخمل قرمز که بالای پرده مخمل با رنگ طلایی و زرد تزئین شده بودن بود و ... (اگه خیلی زیاد توضیح بدم ممکنه اسلاید کم بیاد) پاشدم و دیدم که یه دختر که موهاش مشکی بود رنگ چشمش قهوه ای بود و رنگ پوستشم گندمی بود و قدش معمولی بود و یک تیشرت هاگوارتز تنش بود و یک شلوار جین تیره و موهاشو دم اسبی بسته بود(چقدر طولانی) بعد پاشدمو رفتم بیرون از اتاق
وارد یک راهروی خیلی جالب شدم که پر از دانش آموز و همهمه و پر از تابلوهای نقاشی بود و که از تابلو بیرون آورده بودند و ... رفتیم پایین و یک سالن خیلی خیلی بزرگ و شلوغ بود که جلوی سالن یک حیاطه خیلی خیلی بزرگ بود که داشت تزئین میشد نمیدونم چرا ولی داشت تزئین میشد. یه خانم که اسمش ماری پیور بود بهمون گفت بریم داخل حیاط و روی صندلی های چیده شده داخل حیاط بشینیم که یهو همه دانش آموز ها شروع به دویدن کردن واقعا نمیدونم چرا و یهو از پشت سرم صدای یکی از استاد های هاگوارتز اومد و گفت ندوید ندوید آروم باشید و برگشتم و دیدم هریه و ... کمکم دانش آموزان رفتند و نشستند و منم روی یک صندلی نشستم ولی به من گفتن که باید برای تزئین کمک کنم و جبور شدم برم کمک و خب ظاهرن من در دی آر یکم عادت دارم که
موقع انجام دادن کاری موهامو ببندم پس با کشی که توی جیب تیشرتم بود موهامو بستم و رفتم که ببینم چه کار کنم که گفتن باید دوتا مجسمه ی دامبلدور رو بیاریم پایین و اون مجسمه ها روی یک استیجی که بالاتر از سطح زمین بود قرار میگرفت و استیج شبیه یک مستطیل بود و قرار بود ضلع بالایی استیج رو با روبان بپوشونیم و تزئین کنیم.داشتیم تزيین میکردیم که یهو صدای دعوای چندتا دانش آموز اومد و دقیق تر که نگاه کردم دیدم سه تا گریفیندوری دارن و چهار تا اسلایترینی دعوا میکنن و دیدم چندتا آدم با نقاب و لباس های بلند مشکی سوار بر جارو دارن میرن به محله دعوا و کنجکاو شدم که اون ها کی هستند و از یه دختره که اونم داشت کمک میکرد پرسیدم و اون گفت که
اونا مأمورانه محافظت از اینجا هستند و این چند روز به دلیل حمله به هاگوارتز به اینجا اومدن و دارن کمک میکنن و منم گفتم ممنون و گفت یعنی واقعا نمیشناسیشون ملودی؟عجیبه آخه قبلا میشناختی (اینجا من ضایع کردم😐 فک کنم شخصیتم قبلا حضور داشته ولی نمد چجوری😐 ولش بریم ادامه) منم واسه ضایع تر نشدن گفتم چرا میشناختم خواستم ببینم اگه تو نمیشناسی معرفی کنم (داشت چرت و پرت میگفتم 😐) اونم با خنده گفت نه من که میشناسم منم خندیدم .
داشتیم میخندیدیم که یهو دیدم چندتا مرد نقاب پوش نمد از کجا ظاهر شدن(شکل جا یادمه اسمشو نمیدونم چون تو هری پاتر اون جا وجود نداشت😐💔) و اون دختره گفت که باید قایم بشیم چون اون ها به هاگوارتز حمله کردن و منم سریع رفتم و پشت استیج قایم شدم و با وردی که مامانم تو بچگیم یادم داده بود خودمو غیب کردم (اون وردو کسی جز مامانم نمیدونه چون مامانم کشفش کرده بود و اول به من گفته بود و قبل از اینکه بخواد به بقیه بگه مرده بود💔😭) و خیلی آروم جلو رفتم که دیدم یه خانم (همون مأمور خوبا) دستشو به شونم زد . تو ذهنم: چطور فهمید اینجام ولش کن انگار ندیدیش. شروع کردم به راه رفتن که خانمه آروم جوری که اون آدم بدا نفهمن گفت برگرد منم که فهمیدم منو دیده برگشتم و ورد رو غیر فعال کردم که خانمه با جدیت گفت: خب چطور خودتو غیب کردی؟ منم هیچی نگفتم و خانمه ادامه داد: مهم نیست ولش کن خب راستش اینجا هیچ دانش آموزی اینقدر خودشو به خطر ننداخته که بیاد اینقدر نزدیک این آدما و خب همین الان برگرد پیش باقی دانش آموزا و از اینجا دور شو. منم گفتم نه نمیشه برم من از اینجا نمیرم. خانمه هم گفت باشه پس ساکت باش و هر اتفاقی افتاد من جواب گوی مادر و پدرت نیستم. منم گفتم عیبی نداره چون نمیتونید جواب گوی دو آدم مرده باشید. و خانمه گفت اوم ولش کن حرفشو نزن ولش کن لطفا آروم باش شاید بتونم دستگیر کنمشون. و دیدم که اون آدم بدا یهو غیب شدن. و خانمه برگشت و منو برد به همون جایی که بودم
برید اسلاید بعد لطفا
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
31 لایک
عشقم مطمئنی شیفت شدی؟😂کسی که شیفت شده باشه نمیشه بلندش کرد احتمالا خواب دیدی
چرا وقتی یکی صدات کنه شیفتت از بین میره و بیدار میشی
من شیفت خواستم کنم مطمئنم درستتت بوددد خیلی انرژی داشتم تخیلم که خیلی بالاست اول اومدم نوشتم مشخصاتم یادم بود چون چند سالی میشه کارکتر که انتخواب کردم ازش ارت میکشم کل چیزاش دارم گفتم با صدای چی میخوام بیدار شم و گفتم نامیرا هستم تو چه دنیای هستم البته مانهوا بود دنیاش و مرور کردم و تا گرفتم حالت ستاره ای بخوابم تا صد و خورده ای شماردم بازم شماردم اتفاقی نیافتاد بینش هم حرف های مثبت گفتم فقط تو زهنم شماردم زمزمه نکردم
من دیشب بعد بار ها تلاش داشتم شیفت میشدم دم رفتن بودم که یهو با صدا خروپف پدر گرامی بیدار شدم😑😂
اول میخواستم برم هاگوارتز بعد تصمیمم عوض شد رفتم کره
عزیزم میشه بگی چجوری شیفت کردی؟ من هر متودیو میرم جواب نمیده خیلی وقته دارم تمرین میکنم خیلی هم امید داشتم ولی انگاری یه جای کار میلنگه میشه
ببین عزیزم همینکه فکر میکنی یجای کار میلنگه خودش یه مشکله این خودمونیم که همیشه مانع انجام کارا میشیم شیفتینگ خیلی اسونتر از چیزیه که فک میکنیم، تو خودتو باور داشته باش هیچ جای کار مشکلی نداره تا وقتی خودتو باور داشته باشی و صد البته امید داشته باشی مطمئن باش موفق میشی دوست من بعد سه سال موفق شد شیفت بشه پس باید صبر و حوصله به خرج بدید اگه دیدی شیفت نشدی نا امید نشو اصلااا به خودت بگو عیبی نداره یه پله بیشتر جلو رفتم:) باور کن وقتی شیفت بشی با خودت میگی این همه تلاش واقعا می ارزید:)
سلام جالب بود😃✨
چند تا سوال داشتم، چقد طول کشید تونستی شیفت کنی و اینکه چند سالته تو دنیای cr
یه سوال دیگه اگه بخوای یه نکته مهممم بگی واسه اینکه بتونیم شیفت کنیم چیه؟
من یک سوال دارم در دنیا دی ار میتونیم چیزی بخوریم؟مشکلی نداره؟
اگر بخوریم چی میشه ؟
بعد چجوری تو دنیا دی ار بخوابیم ؟
تو دنیا دی ار اگر بخوابیم بعد چی میشه ؟
میشه جواب بدی
1عزیزم مشکلی نداره چیزی بخوریم اگه
منظورت نوشیدنی هست ربط به اعتقاد خودت 2 اونجا ی دنیای واقعی مثل اینجا فقط ی واقعیت دیگه هست
هیچ اتفاقی نمیوفته اون دنیا مثل این دنیا هست
عزیزم دی ار کاملا یه دنیای واقعی مثل اینجا هست میتونی انواع اقسام غذاهارو بخوری هیچیم نمیشه
حتی غذاهایی که تا حالا امتحان نکردی رو تو دی ار میتونی بخوری
میتونی بخوابی خیلی راحت و پاشی ، در بعضی موارد دیدم طرف خوابیده تو سی ار پاشده ولی خیلی کم پیش میاد
خلاصه همه کار میشه کرد
تو هم به هری پاتر شیفت کردی؟
همه به هری پاتر شیفت میکنن
کاش یکی بود که مثل من و خواهر برونی باشه و بخواد شیفت کند به پونی کوچولو یا اکوستریاگرلز
آره
هوم من یا به کره شیفت میکنم یا هریپاتر
من دو ماه هستش دارم سعی میکنم شیفت کنم به ناروتو یا بروتو هر دفعه هم تا نصفه میتونم تا جایی که کمک کن الان شروع میشه بعد همه چی دوباره از اول و همه چی به حالت قبل برمیگرده خسته شدم کم کم دارم تا امید میشم😭
عالی بود من یادمه اخرین بار اخرای شهریور بود که تونستم تا یجایی شیفت کنم …
ی صدای خیلییییی واضحی از اونجا می یومد انگار گوشتو به تلویزیون چسبونده باشی😂
خیلی باحال بود
ولی از وقتی کلاسا شروع شده چون خستم و خوابم میبره نمیتونم شیفت کنم بمونه برای آخر هفته ها
ولی متودی که من ساختم جواب میده تو اون پستی که من نوشتم چجوری شیفت میکنم هست میخوای پست رو ببین نظر بده
ممنون گلم نظر لطفته عجب
آره ماله منم همین طوری بود
منم گذاشتم آخره هفته ها به خاطره مدرسه
چقدر جالب باشه کیوتم حتما💜😃
یه سوال الان تو اکانتت میشه جواب منو بدی ؟
اکانتت فعاله؟
خوش به حالت شیفت کردی
مرسی گلم تو هم میتونی
بعد چند تا سوال داشتم
اگه موقعی که داریم شیفت میکنیم یه صدای خیلی کمی هم بیاد و جوری نباشه که تمرکزمون رو بهم بریزه هم نمیتونیم شیفت کنیم؟چون من معمولا این برام پیش میاد
و یه سوال دیگه وقتی شیفت میکنیم توی این دنیا توی چه حالتی هستیم یعنی اینجا انگار خوابیم؟بعد انگار تو خواب حرف میزنیم؟آخه اگه اینطور باشه که انگار داریم تو خواب حرف میزنیم کسی متوجه بشه بیدارمون میکنه فکر میکنه داریم کابوس میبینیم
رو اسمت ک*ر*ا*ش زدم😂👈🏻👉🏻
میدونم خیلی خلاقانهست😂
خیلی دوست دارم بدونم الان بعد گذشت 2 سال تونستی شیفت بشی یا نه؟ :)
تونستی شیفت شی؟