10 اسلاید صحیح/غلط توسط: sᴏᴀ❥ انتشار: 4 سال پیش 318 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم از پارت 2 🍭🍭 امیدارم که لذت ببرید پارت بعد هم خیلی زیاد جذاب هست😍😁
استاد فو : آلیا ، نینو یکی توی شهر شرور شده و کلی وقت هم هست که گذشته و لیدی باگ نیومده شما ها باید برید کمک کت نوار . بیاین اینم معجزه گر هاتون** آلیا : باشه استاد ** استاد فو : موفق باشید ** کت نوار : اوه سلام برو بچ میبینم که لیدی باگ شما هارو فرستاده ! ** آلیا : ( البته الان دیگه با نینو تغیر شکل دادن) نخیر استاد مارو فرستاده.
** کت نوار : اوه پس انگار خبری از، لیدی باگ نیست ..بگذريم فکر کنم آکوماش داخل اون کاغد هست .. ** نینو : خب پس بریم سراغش ** ( الان آکوما رو گرفتن ) کت نوار : چی؟ مانون !!! من فکر کردم تو مرینت هستی ؟؟!! ( منظورش اینکه فکر کرده مرینت شرور شده) انتقام جو : گربه کوچولو خیلی خنگه !! ( الان پیش هاک ماث هست ) هاک ماث : حالا تو و ناتالی میرین سراغ معجزه گر ها !
انتقام جو : باشه ! با معجزه گر میام ( انتقام جو با ناتالی الان رفتن ) هاک ماث : عجیبه چرا لیدی باگ نیومد ؟؟!! انتقام جو : خب حالا میریم سراغ کت نوار ** ناتالی : من هم سراغ اون دوتا ، الان که لیدی باگ نیست کارمون آسون تره ! **انتقام جو : پیشی کوچولو ! کجایی ? کت نوار : انتقام جو ؟! ** انتقام جو : اره اومدم .. البته این بار اومدم که معجزه گرت رو ببرم ! اوه راستی فکر کنم قدرت های من رو ندیدی ؟؟! ** کت نوار : نه!
انتقام جو : حالا میبینی !! ( قدرت انتقام جو اینکه تمام قدرت های معجزه گر ها و اون کسایی که قبلا آکومایی شدن رو داره ) انتقام جو : قدرت حافظه( ماله کسی بوده که میتونسته حافظه رو پاک کنه) .. ** کت نوار : تو نمیتونی حافظه من رو پاک کنی !! ** انتقام جو : حالا میبینیم** (از اونجایی که انتقام جو همون مرینت یا لیدی باگ هست کت نوار رو خوب میشناسه) **
کت نوار :اوه اوه چیزی نمونده به حالت عادی برگردم. ** انتقام جو : پیشی کوچولو چی شده ؟؟! ** روباه قرمز : کت نوار من میدونم اکوماش کجان ** کت نوار : خب بگو ! ** اگه دقت کرده باشی هر قدرت کی داشته باشه کیفش تغیر نمیکنه پس آکوما اونجان ،! ** کت نوار : اره احتمالش بالاس ** لاک پشت : من سپرم رو فعال میکنم ** کت نوار : نه لازم نیست شما دوتا برید حواسش رو پرت کنید کیف با من . ** لاک پشت و روباه قرمز : باشه! **
روباه قرمز: نظرت درباره یک فولوت چیه ؟ ( ببخشید من زیاد از قدرت ها و اسم های ابر قهرمان هایی که بعضی وقتا میان نمیدونم ولی فکر کنم قدرتش توهم باشه منظورم قدرت روباه قرمز هست ) انتقام جو : تو دوست منی بیا بقلم !! ** هاک ماث : نهتهوه نوار توهم برت داره ! ** انتقام جو : اوه . ببخشید هاک ماث . ** کت نوار : اینم از کیف . پنجه برنده !! * کت نوار : خب
کارتون خوب بود حالا برید پیش استاد و معجزه گر هارو پس بدید .
** لاک پشت و روباه قرمز : باشه! ** کت نوار : اوه حالت خوبه مرینت؟ ** مرینت : چیزی یادم نیست ! چه اتفاقی افتاده کت نوار ؟؟ **کت نوار ( البته الان داره توی دلش میگه👈) اوه لیدی من ، کجایی که شرارت آکوما رو خنثى کنی !! ** مرینت : اهای !!!! ** کت نوار : اوه ببخشید حواسم نبود شما اکومایی شده بوده اما الان همه چی تحت کنترل هستش !! خداحافظ **
مرینت : وای تیکی این امکان ندارهههههههههههههه !!! من اکومایی شدم و ممکن بود درباره همه به هاک ماث بگم ! و این ممکنه دوباره اتفاق بیوفته ، من دیگه نمیتونم لیدی باگ باشم !! همین فردا صبح میراکلسم ( میراکلس : معجزه گر )رو به استاد فو برمیگردونم ! ** تیکی: مرینت تو خیلی خوب تونستی کنترل کنی که چیزی به هاک ماث نگفتی ولی من نمیدونم باید حتما درباره اش با استاد فو صحبت کنی! ** مرینت : اوه !! اره .
روز بعد 👇
مرینت : استاد من دیگه نمیتونم لیدی باگ باشم ، دیروز من اکومایی شده بودم ولی خیلی شانس آوردم که تونستم چیزی درباره هویت خودم و شما نگنم ! ممکنه من دوباره هم اکومایی بشم ولی دیگه ممکنه اون موقع برای پس دادن میراکلسم دیر شده باشه، میدونم میراکلس کشفدوزک خیلی مهم هست ولی به غیر از اونم من دیگه توی این شهر نیستم ، من قراره که با خانوادم برای یک مدتی به نیویورک بریم. شاید هم برای همیشه . ممنونم استاد که تا الان بهم اعتماد کردید و یک میراکلس بهم دادید ، ** استاد فو : اما مرینت ، حالا بزار من حرفم رو بزنم ** مرینت : استاد سعی نکنید نظر من رو عوض کنید ولی باشه میمونم و حرف هاتون رو گوش میکنم، بفرمایید .** استاد فو : ببین مرینت درسته موندن میراکلس دست تو ریسک بالایی داره اما ....
اما پاریس به تو احتیاج داره همین طور کت نوار !! همه گاهی اوقات ممکنه ناراحت یا عصبانی بشن که اون وقت آکومایی بشن تو هم میدونم سر یک دلیل که داشتی این اتفاق افتاد اما تو نگهبان جعبه میراکلس ها هستی !! اونها خیلی مهم هستن ، وقتی که دیگه یک لیدی باگ بالغ شدی (الان مینی لیدی باگ هست یعنی تازه یا بچه دختر کشفدوزکی ) اون وقته باید با تمام
صاحب میراکلس ها در تمامی کشور ها ارتباط داشته باشی و بشناسیشون .من به غیر از تو کسی رو که لایق و مناسب باشه که بعد از من نگهبان جعبه میراکلس ها باشه نمیشناسم !! حالا نظرت چیه ؟ من که میگم باید توی پاریس بمونی هم توی پاریس بمونی هم اینکه باز لیدی باگ باشی!
-
-
-
-💕بازم ممنونم که داستان من رو خوندید.
-کم مینویسم که خسته نشین اما فکر کنم این پارت چند خط بیشتر پارت قبلی بود😅
-نر فراموش نشه و بگین که داستان خوب داره پیش مییره ✅ یا نه ❌، لطفا زود بگید تا پارت بعد رو بنویسم🍭🍭 مرسی
-
خب بقیه رو میریم قسمت بعدی اسم رمان ما رو یادتون باشه تا پارت بعدی رو از دست ندین ⚘⚘
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پارت بعد منتشر شد❤❤❤
خیلی کم بود ولی قشنگ بود
سوپرایز !!!! 🎉🎉 پارت 3 وارد سایت شد👍⚘ قسمت هیجانی هست خیلییییی هیجانی🤭🤭
منتظر باشید تا برسی تموم شه زود برید بخونید و نظر بدید👌💛 ممنونم و اینکه پارت 4 هم دیگه نگم براتون💐👋 بای بای
عالی بود👌👌👌
عالیییییی
خوب داره پیش مییره ✅
ولی هیجانی کن
عالی بود منتظر ادامهههه
😊😊
دوستان پارت بعد رو فردا وارد سایت میکنم حدوداً تا آخر این هفته برسی تموم میشه و منتشر میشه . بعد از خوندن این ۳ پارت لطفا بگید که داستان چه جوری ادامه پیدا کنه ، خوب یا بد . ممنونم🙏🙏
همینجوری خوبه