سلام این پارت کوتاه ولی پر از اطلاعات هست در ضمن تو نتیجه هم داستان نوشته شده و احتمالا کلا از زبون لیا باشه
از زبون راوی ) هری به سمت دفتر دامبلدور رفت در زد . هری : اممم ببخشید پرفسور دامبلدور درسته دیر امدم اما مهم بود ولی مگه شما نباید دورهمی خانوادگی دامبلدور باشین ؟. دامبلدور : منتظر تو بودم هری . هری : اگه من باید میومدم سوروس بیدارم میکرد مگه نه ؟. دامبلدور : البته ولی همینطور که میدونی اونا همه چیز بهت میگن چرا ما نریم و همه چی بی کم کاست بشنویم . هری دست دامبلدور میگیره و غیب میشوند دامبلدور در خانه ای را میزند . اریانا : بابا ... هری ... بیاین تو . لیا داشت حرف میزد که بادیدن هری میگوید : هری تو .. مگه نگفتی افسون خواب اجرا کردی سوروس . هری : من بیدار بودم لیا . دامبلدور : خب شروع کن لیا
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
پس منتظرم
عالی بود آجی😚
ممنون اجی راستی پارت بعد شاهدخت نمیاد ؟
❤❤
شاهدخت؟آره پارت بعدی هست و از این فصل به بعد تقریبا راجب گذشته اشه
ولی اگه منظورت پارت بعدیه که فردا مینویسمش